داداشیا اینو بدونن که یکی یدونم خداهه که میدم واسش حتی جونم که کم و کثریامو جبران کرده و این آینه یه روبروم خود خالص منه که اونم یه قطره از بازتاب ایزده که توی تن منه بل اجبار نمیکنم که ترک وطنش حتی آگه سر به سرم هی بزارن این سران مملکتش پس برام کف بزنه خدا توی دست منه از قهر کار میترسم نه خشم ناب سر براه باشین و دست به کار اره داش ناب باشین اینه حرف ما هه نمیکشن جور کارامونو زخمه داش دشمن رفته سنگر نهر چاه بدست ما حفر میشه شط آب پس دایی اینه شرط ما زد به چاک دشمن مارو ک دید حتمه باز میگ میگ میگن و رد میشن ترسه راه دشمن اخم ماست سوخت گازوییله ترک ما پس خطم کار دشمن مارو که دید زد به چاک