رفتیو نیستی دوباره ویسکی همدم منه ضبدر منه سختر از منه نمیدونم چیکا کنم بدتر از همه لعنته همه بدتر از بده میزنه بهم میگه فردا اومده سرپا اومده تنها بودم هی دردا  بودن هی حرفا بودن هی درد های همه زهر های همه  میخرت روم کل روم سرد شدن همه  بد شدن همه خم شدم من حیف بیا ببین دلتنگتم کل تایم من به فکرتم چرکم کردی ولم کردی من همین پسر بد ببین اون روز شروع کردیم غروب تعطیل باهم تفریح هرروز تفریح نبود  مزاحمت سرکاری باهم جاری یه رود دیقا یه روز سرم ویسکی دوباره نیستی خراب دستی که از دست دادم حال بدی دچار شدم دارم سال سختی بازم هی نیست خبری اصن دور شدی رفتی گم شدی تو اصن نمیدونم شاید شل شدم خل شدم پر شدم نمیدونم چیکار کنم درد داره قلبم فرق داره حرف انگاری دار سرد میشه خف میشه بد میره روزام نفمیفهمم گه شدن پر شدن از زر این اون میزنه به سرم فک میکنن کرم همیشه شرم اه رفتیو بردی همچیو با خودت نمیدونم چیکا کنم فردا با یادت نمیدونی چقد سرده اتاقت لش میکنم انگا اضاف خوردم لیز میشه وقتی رفتی بردی همه چی با خودت بد شدم رفتم پرت شدم از یادت نمیخوام بدونم کی شده همخوابت پیر شده افکارت چی شده غرورت سیر میشم از خودم اسیرم تو خودم دور شدم از یادت کی میشد خرابت صبر شد برات حیف باز شرام هستن کوکام کیفن روزام حیف رفت ششمام کیف کرد از این حیرت چشات کی بست ادم کی پست میهشه اینقد خدام کیف کرد بالم هی زد چشام پلک زد روزام هی رفت چی شد کی پس شک زد بهم پولام طی کرد