بار اخر 1

19 Plays

•

13 Aug 2018

بیا داداش بیا حالیم کن کدومتون قدم به قدم زیر پاهاش خالی شد کدوما تووی شهر سایه بودین و هر آشغالی اومد جلوش آفتابی شد هر روز هم یه پا کورم و با دلم میبینم بگو حرفامو قاصدکا چیا شنیدن مگه از دارِ دنیا منو پایین کشیدن که میریزم به هم أ خودم و پازل میچینم بگو دل بی صاحبش لِه شده زیرِ پاتون گفتین حرفاش حرف نیست و رفتین اون پایِ خیلیا موند ، توو کفِ کار خیلیاتون مونده و نمیزنه دلشو صابون نگاه ، هنوز میخندن بهم اگه راه راستو برم پس کی کج بره میرسه پشیمونیتون هم ببینم به چشم اون روز کنارمه اون که گفته بی کس بهم مگه میشه چیزی آخه فراموش کرد مگه گچ دسته؟ خاطراتش نباشه تا یکی دو ماه بعد به من بگو چنده تا بگم نرخ بین جدائیه خواستمو تا بچه ای میگن چه خوب میفهمه بزرگ میشی نفهمی تو به شخصه سازتون کوک نی که بیاد پا به رقصش ما که جاده ریا اومدیم پابرهنه هه یه عمر طلب خواب شبامم نفهمیدم چطور بیست سال أ همین شبام رفت نفهمیدم اصاً لجبازم با کی که صبح و شبام خلاصست تووی اتاقم دلخوشم هنوز به یه فردایی که صفحه نبینم پشتم وقتی دست دادیم مُشتی جمع نشه واسه دعوایی همه سرباز در خونه های هم باشیم حالا که همش سر خوش و عالی خیلیا دورت زدن بهت میگن حاجی بیا برا هم قصه نبافیم خواب مالِ ما نیست ما دلخوش فکر و خیالیم میدونم تو هم دل پُری داری خودتی و خدات هر جا که باشی حرفاشون باشه سوهان روح اشکی توو آینه نیست بگو بخاره روش نه رفیقت اهل درس دادنه نه نگران حساب پس دادنش نه کسی که گُمه هر ماه أ سال نه اونی که میره کاب*ره حرفاش من همینم که میبینیش نه پسرک مظلوم مادر توو دعاش هه هر چی گفتم کی شنید؟ بگو خیلی جوابا داده میشه با سوال ببین من خودم یه دنیا حرفم ولی دهنمو وا نکردم جلو تو و هر جمع هر مسیری رو رفتم بی حرکت بگو بخوام واسه چی من از تو بترسم ما که یه عُمره کف خوابیم هر کیو میدون دادیم تهش تابید نه دندونی بودیم که لق باشیم نه ریگی که بخوایم تووی کفش نه ریگی که بخوایم تووی کفش باشیم

2 Comments