تمام لبخندات بوده برام فیک یکمم فکر منو کن چون دارممیشم غیب من یه روانی بی هوش نمیتون بکنم غیر تو قبول رو توقفلیم چهار چشام میپادت اخودم نمیسازم برات یه شیطان هی منو ببخش اگه اینجا داستانشه دفه بعد که دیدمت نباش جای من یکی دیگه اسمم روته په نره هواستو جایه دیگه انقدر اروم نگرفتی که اینستا ت پرشده بایکی دیگه منم ولو شدم توی خاطره هام اخودم نمیسازم یه فرشته اخه کارات انقده زشته که خدام گردنت نمیگریه اخودم میزدم برات روزو شب میزدم سگ دو تا فقط برات بخرم یدونه خرس ولی اینو بدون الان که رفتی شدم بیهوش ساعت سه صبح مینویسم اینو ایکاش اهمون اول عاشق نبودم ایکاش دستم تو دستات نبود ایکاش عکس نمیگرفتیم دوتایی ایکاش عکس نبود روی دیوار ایکاش نمیخندی دلم نمرفت برات روزوشب فکرت بودم نمیرفتی از فکر تا میخوابیدم به خودم گفت اینه بعدی ولی دیدم نشد دیگه نیستش بعدی از فردا فکرای نو میاد تو سرم که قادر یه گفتنش نیستم بعدتو گرما رفت فقط مونده سرما تو این چاردیواری ایکاش اهمون اول عاشق نبودم ایکاش دستم تو دستات نبود ایکاش عکس نمیگرفتمی دوتایی ایکاش نبود عکس نبود رودیوار ایکاش نمیخندیدم دلم نمیرفت برات