تو بچگی نمیدونستی غم چیه_اما بزرگ شدی دیدی غم اینه_که زندگی کردن تلاش میخوادو_سختی تو راش تلاش میخوادو_کلی فکر دغدغه سر رات میادو_فکر کارو آرزوهات میشه رویای هرووزتوو_کم کم راتو میسازی......_خاک کنار میزنی راتو آسفالت میکنی _هر روز قدماتو گندتر می کنیو _میشی اون آدم؟ دل گنده ایی که باید حتمانی؛برسه؛به آرزوهااااش {هدفات همه دورن ازت‌.فکرهات همه دورن ازت .چشمات شدن خیرههه ☆به رویاهات } حالا من‌ اون پسرک کوچیکیم که نمیدونسته غم چیه........... _هر روزمو صبر کردم _هر دیقمو فکر کردم ثانیه هامو طی کردم رو به روزهایی که میرسه ب ن قله_کلی تلاش کردم تا طلاش کردم_ فکرمو ذهنمو پاک کردم اا هر چی موج منفیه دورمه _بجاش پر کردم از تجربه روزهایی که تک تک گذشتو گذشت تا رسیدم به اون هدف هایی که از بچگی با منه_اونی که بامنه جلوتر از راه منه _منو میکشونه سمت اهداف پووور _که پروو تر از همیشه میرم _میام با دستای پر با استایل گنگب تایپم هه یااااو دسسس خوش {هدفات همه دورن ازت‌.فکرهات همه دورن ازت .چشمات شدن خیرههه ☆به رویاهات }