قدم زدم تو خیابون ورق زدم. نسلم من هفض میکنم اسالتم سانت به سانتش متر میکنم. بوی خونم اومد وقتی بوی خون اومد. خزارم سیو کردم واس پوچ وقت تلف نکردم. پَکَرَم من...پَنجَرَم گم کَردم...عار. پنچرم چهرم قیر ذاغ...پلک زدم چون چشام داغ. سوز میون این سوز سردهست. باهام توی شب بعد است. خجستست...بد اقبالی به کامت نشود وصل. وصلت ی وقتی نکند قطع. بوی قطل وقتی که جامعه دلش قبض. قبضی از سمت...قطعه...که هست دست سکه. سیر و سرکع قبولی نا قبولی به زور میدوعی. حسرت ی روز خشگل. شخصیت از بین می‌بردیم. دادا بیخیال انقد از من سخت نگیر. خودت درست کن بعد از ما گیر بگیر. خراب رو به درست گور به گور شُد گوی گم شُد. ی گوشه گنگ بود گنگ نشست بود. خشد شد...باغ من... خار شد...تو دلم...تو چشت... کور شدم....تو دلم سنگ شدم.....از چِشِتِ....اُفتادَم... از چِشَم...افتادن. ثانیه ثانین صاحل حاصل حالم جالب. حال حالم حالش عالی. عامل عوامل جاشون خالی. خال زدم رو هر چ چروب چیلیه. اجب شکلی. شمش فروشی. رود خونت خود فروشی. زمان بست در زمون رو.هم. سر پیچ دنبال جایزه نرو. اگر چرخ روزگار بر تو دمید. سمت چرک و چروک نرو...نرو. نبش وقت طلاست...وقتت نفروش براش...برو...برو... برو به سمت بالا خوش‌ بختی خش عطری. گذشته آینده وسط نشستیه قلم من برد سمت علم. علمی بردار بکشم رو جوهر. قلم طلاست...قیرِ...مواد مذاب. معدب بش تو معبدم معزب بش. هراسان بش از هرانسان گریزان بش. فریب کار بش میگن گرگ درید وسط جنگل خوابید. گرگ جاش تو جنگل انسان توی شهر صفت گرگ دار. فتنه نیرنگ فریب هست. قاضی شهرمون مالیدست. ماهی شدن برده ها چاقو شدن دولتا. تابوت تاریکی زد تو دل خاموشی. خاموش بش...موقع فرمان...بله...چشم...سرا سرگردون بل...هست....برده شد...بره....تلخ. من دریای حرفم ملبان دریا...دریا نوردی میکنم رو آبرا. زندگی روی آب هوباب ول سمت خروج ورد شکل. کش...کشمش...کش بکش...بکشش...مشکی سر خط.