در لحظه زمان معکوس میگرده دایره تمرکزم یه نقطه نمیام سر خط خودش یه خطه روی ریلم حرکت پیدا کرن به یه معنی فاخر پا داد به قلم تازه برگ گل با قطره ی آب آب به گل یا گل به آب مینازه برابری زاییده ی کلمات امشب روی نرو خیال راه دارم زیاد نزدیکی تو یه بستر زیر پتو سلامتی باز میزنن دنس کلمات به خط من الهامو میگیرم تو بغل آروم بخواب دختر اومد خیلی زود پیشت پدر التماس دعا پاکی روح ذکر میکنن کلمات پیشرفت سرعت غیر مجاز جاده به پهنای باند فرودگاه بدون دوربین قطعا اتفاق میوفتن معجزات دست میکنم به سمت آسمون به جای آدما دراز سواره پاهام کفش واکس خورده شخصیتو کشیدم اتو راهم چه همواره ادامه میدی به پیشرفت سر زوغ اومدی تو امشب محکم تر میدی راهتو ادامه تسلطط به کار واضح و آشکاره کلماتت بوی صلح میدن من میگم آتشباره می ایستی پشتش با لفظ میخوام این سری چاشنیشو بزاری چنتا برگ سبز مهماتش با خدا یه دشت پهن آور سبز قبل خواب تو رویاهات قدم بزن تو جنگل سبز تو دوست من.