یا یا ایگو ازون بچگی فرق داشتم آرزوی مرگ داشتم حرف داشتم غم داشتم ب جا ۴ بعد ۵ بعد داشتم و تو چشم همه خار بودم بد داستان بودم چون خاص بودم آخرین نوه ی خاندان خان بودم گاو بودن منو دس کم‌گرفتن و محل ندادن و گرفتن روم بار منفی خشاب رو تا تا تاق رفتم تو اتاق غرق تو باتلاق قلیون بدبختیم چاق واق واق فامیل تو سرم تاراق ی چک از روزگار تو گوشم و گفتن باید بشم موش هم تا چیزی نشه امری عم باشه اجرا روشم بگو رو چشم پسر له میکردن منه بچه رو میگفتن گریه نکن در نرو داد نزن مرد شو کار کن حرف نزن دم از خوشحالی نزن تا بزرگ شی و لایق احترام منم ب خودم گفتم اگ مردونگی و بزرگی و احترام اینه پس کص خارش بده آینده رو سفارش مستقل شو و حاوی آرامش نگرد دوره دایره زنگی سمی خونواده هر کی این راهو رفته پر ازسختی ب مقصد مرگ ادامه داده برو جلو خیلی ساده حتی اگ حس نمیکنی نتیجه تلاشات خیلی حاده کند حس میشه ولی مقصد داره نترس چون در جا زدنه ک ترس داره آروم آروم بشو آرزوی کل خاندانت که ب جا اینک حرف کنن بارت رویاشون بشه حقوق ی روزه کارت اره تویی مالک تعظیم سلطان اراده فاک به کارمای منفی حالت حالا تو بدخواه من کلاه کاسکت بزار با عینک دودی کور نشی از موفقیت من موش کوری در ب در تو زوری باشی پس مونده ی شام من تو ویکندم هولی شت میندازم بت ملیونی گت میگیرم میرم دور ورلد میگردم تخمم نیس گلد و مانی شدم شیخ زمانی که ط توش نداری پول لیمو عمانی بای حاجی با عمامه فوضولی کله کانی