هی لول آپ کصخار زاخار لش باحال بیکار بیمار بگم از شیر آتش یا راهی که تش میبری که باید بدی جزای آتش فاحشه تو راش هرکی رو میبینه فش میده من میگم دیوار قدیمیه پی سولاخ کونش بگرد حرفای بد بزن خرافات جهل برد این بتل باختم سگ خورد رو به راه هنوز این برات بدترین فش بود تک چشم بالا سرم هی میده انگلم میگه که باید برم بسازم یه کار خفن که بترکه گوش مخاطبم خلقت و دین به تخمم اصلا میپیچه وسط راه سه تا مثلث ساخته شده از شیش تا اضلاع حرفام بو تون میده دردات بو کمبود کون میده این پسر هنوزتا راه میره تایه روز حقشو از دنیا بگیره سرباز میهن نیک پندار اعظم شرور مخفی یه روی خطرناک آدم انسانیت تو جاهلیت آشکارا اقرار به تک چشم بی همتا ریخته باز خون از سر و تهم بهم میزنن باز مثل قدیم تهمت کصمغز عمته الدنگ پی چی تو من پی خودم میگردم گم شدم انگاری تو یه بعد دیگه از جهان من حرفام میده بوی خون تو حرفات میده بودی کمبود کون الان جمع کن خودتو تعظیم کن برام باید برم دارم میرسم به بحث خطرناک تویه حالت.....