مثه زنجیرم گیر کردم لا دنده ی خودم میسازم تو ذهنم یه تصویر از خودم یه نقاشی یه حس یه مرواریدِ تو صدف که میدرخشه و میفهمه ارزشو واقعا میکنم لباسامو گنگ و لش میگذره زمان مثه رعد و برق پس میارزه چقدر سرو تت (تهت) ؟ به خودت بیا یهو دیدی برقا رفت همه چی ا یادا رفت معلوم نشد کیِ شنبه شد هرچی شد گذشتو رفت عوضش خوردیم تورا هف هشت تا چنگ از نارفیقا که شده همه دستا تنگ تو راس جنگ وایسادن اسب و خر همه کور و کر ، همه زیر خط فقر فشار تو مغزش هس که میسازه واسش دردسر تو سطح شهر گم میشه مسته بَــد پاهاشو نمیکنه حس شده فس دنبال یه جا که نباشه (فقط) فکرِ قسط تو شِبه خلصه ی خودش میچرخه اون دائم پره عقده تو دلش شده غصه و غم ، میخواد ناله کنه ولی کووو گوشِ شنوا همه میخوان بِ رَ نـاا درجا فرار برقرار حرف میزنن هوار هوار با ماشینش میکنه سوار شبا اون پشتا میشی وضع خراب خودشون همه خوب، همه ذات طلا از نوادگان پیامبرا همه پاک ولی من خراب من ندارم حقی برا انتخاب واسه اختیار باس جمع کنی امتیاز خودتو بسازی باز یالا کم نیار به طرفش بتاااز میشی قهرمان قصه ها ولی تو فضای زنده ها !! اگه رحم باشه نمیشی تشنه دار تو زندون خاص هم میشه دونه رو کاشت ! بکار که وقتش میرسه کشتِ بار !! داری پیشِ همه اعتبار خوبتو میگن تو اجتماع سرشناس میشی ولی توام داری تاریخ انقضاء بعضیا از حسادت میکنن سکته داااش ولی خوب ارزششو داشت جمع میشه خوووب هواس دورم پره از تو خفن تراش اونا خوشنویسن و طراح توعم تش خیلی باشی مداد تراش کافیه براش؟؟ 😂 >>>>>>>>>>>>>>>>> همینم بسّته داداش دیگه نپیچ به پرو پام وگرنه میبرم اون زبونتو مثه اون طوطیه شی😅 میفهمی که چی میگم؟! 😂 دوزاری تو چیت میخوره به این داستانا آخه؟ مهم نیس چند نفر میشناسنت مهم اینه کیا میشناسنت !! چه تصویری ساختی از خودت خوب یا بد؟؟ درست یا غلط؟ سفید یا سیاه تیره یا پاک پرتلاش یا کون گشاد محو کار یا فکرِ یار یا استرس صعود دلار <<<<<<<<<<<<<<<<<< پس بخون بام من میبرم این بازیو هرچقدرم باشم ناراضیو میرقصم به هر سازیو و میسازم با هر فازیو حکم رد به هر داستانیو بیخیال صحنه سازیو میسازم یه سناریو کلی لحظات شاد و شیرینو میپرم شل و ولو میخورم تلو تلو با یه آهنگ ملو میگیرم دستای اونو میپرم شل و ولو میخورم تلو تلو با یه آهنگ ملو میگیرم دستای اونو