marz

8 Plays

13 Jul 2021

از وقتی ک دیدم ،ب چشم..، دوویدم ب تیرم ،بهشت،غمگینم تیپم طلسم،قویم آهن پرس،...هم میهنا برسین بهم،وعالا میرم ب فلسطین،،فرصت فهرستی ک دارم از پژاک و پ ک ک ،مهلتی برای،انتقام سوریه از ی پ گ ،،ی فکره ک بکره ،بر گرفته از چشمم و مغزم، قلبم و دستم،قسم ب قلم خستم نسل ۷ رپ من هستم،،نظم و زنجیره قانون، ب من یاد داد نادون،نابود میشه ب همراه باروت ،بارون ،میچیکه قطره قطره از ناودون چشمم خیلی آروم، بانو خانم جلوی چشمم گروگان بود ،با ۲دسته گل ،تو اتاق یارو،درست مثل بچه ای بود ،تو کانون، کادوت ب من چیه ،ک وقت صرف کردم ب شکل رپ مرز و رد کردم ،ب شعر من سر خم کردن ی ارتش تورک، منو مرد خلق کردن، بعد ۳سال و ۱ ماه ۱ روز ،در زندان هوا مه بود ماکو ،نزدیک باکو ، ماه کو؟ها فقط شب ب شب مینوشتم تو مغز ،تو مرز، ی عده هه منو کر فرض میکردن ،ن نبود اونجوری ک عمودی اوفقی، ب شکل صلیب، با دوستای صمیمی پر فوسور صمیعی ،خدابیامرز سلیمی،سلیمانی و سرتیپی،ک داشت شریفی و ایثار با چند تا اسیری کدر ،ک در راه وطن ناموس دادن ،بدن تاوون ،توعون ،تو اون ،چ فرقی دارید با فرغون ها؟ گلدون میشی آخر داش، نیلگون نیلی و سیا نیلوفر دختر فرعون ، فردوس ، بیخیال برسیم ب امروز ،یا زخمی ها کشته شدها تو مرز نیمروز ،این مرد میدون هیپ هاپ ک مهمون میمون بیخواب بیداری های بیجا ،نوشتم ک بدونه هدفم گرونه برسه ب گوش های زیاد روزهای سیام داره میشه سفید ،۳پیچ کردم ۳تیغ بپیچ سرّی ماموریت مریّخ،فیلم هندی نیست، ابلیس،انجیل،جلدی از جنیّست ک داره فریاد میزنه ،هیسسسسس ساده،ایستاده،ساکت، هه هه هه ساواش سایع ...، تاریخ:۳۰/۳/۱۴۰۰. ساعت:۴:۲۲دقیقه بامداد. مکان:تهران،منطقه ۲۲، فعل بعداعه ،❤️

1 Comments

Leave a comment

3 years ago

از وقتی ک دیدم ،ب چشم..، دوویدم ب تیرم ،بهشت،غمگینم تیپم طلسم،قویم آهن پرس،...هم میهنا برسین بهم،وعالا میرم ب فلسطین،،فرصت فهرستی ک دارم از پژاک و پ ک ک ،مهلتی برای،انتقام سوریه از ی پ گ ،،ی فکره ک بکره ،بر گرفته از چشمم و مغزم، قلبم و دستم،قسم ب قلم خستم نسل ۷ رپ من هستم،،نظم و زنجیره قانون، ب من یاد داد نادون،نابود میشه ب همراه باروت ،بارون ،میچیکه قطره قطره از ناودون چشمم خیلی آروم، بانو خانم جلوی چشمم گروگان بود ،با ۲دسته گل ،تو اتاق یارو،درست مثل بچه ای بود ،تو کانون، کادوت ب من چیه ،ک وقت صرف کردم ب شکل رپ مرز و رد کردم ،ب شعر من سر خم کردن ی ارتش تورک، منو مرد خلق کردن، بعد ۳سال و ۱ ماه ۱ روز ،در زندان هوا مه بود ماکو ،نزدیک باکو ، ماه کو؟ها فقط شب ب شب مینوشتم تو مغز ،تو مرز، ی عده هه منو کر فرض میکردن ،ن نبود اونجوری ک عمودی اوفقی، ب شکل صلیب، با دوستای صمیمی پر فوسور صمیعی ،خدابیامرز سلیمی،سلیمانی و سرتیپی،ک داشت شریفی و ایثار با چند تا اسیری کدر ،ک در راه وطن ناموس دادن ،بدن تاوون ،توعون ،تو اون ،چ فرقی دارید با فرغون ها؟ گلدون میشی آخر داش، نیلگون نیلی و سیا نیلوفر دختر فرعون ، فردوس ، بیخیال برسیم ب امروز ،یا زخمی ها کشته شدها تو مرز نیمروز ،این مرد میدون هیپ هاپ ک مهمون میمون بیخواب بیداری های بیجا ،نوشتم ک بدونه هدفم گرونه برسه ب گوش های زیاد روزهای سیام داره میشه سفید ،۳پیچ کردم ۳تیغ بپیچ سرّی ماموریت مریّخ،فیلم هندی نیست، ابلیس،انجیل،جلدی از جنیّست ک داره فریاد میزنه ،هیسسسسس ساده،ایستاده،ساکت، هه هه هه ساواش سایع ...، تاریخ:۳۰/۳/۱۴۰۰. ساعت:۴:۲۲دقیقه بامداد. مکان:تهران،منطقه ۲۲، فعل بعداعه ،❤️

You may also like