دود می خیزد🚶♂️
🎵🌈🏖📻#حکومت_مشروطه_تاج🎶 #تاج🎵 #گارد 💜#ایما #دود_میخیزد ز خلوتگاه من/کس خبر کی یابد از ویرانه ام؟/با درون/سوخته دارم من سخن/کی به پایان میرسد افسانه ام دست از دامان شب برداشته ام تا بیاویزم به گیسوی سحر خویش را از ساحل افکندم در آب لیک از ژرفای دریا بی خبر بر تن دیوار ها طرح ِ شراب کس دگر رنگی درین سامان ندید چشم میدوزد خیال روز و شب از درون دل به تصویر دلم تا بدین منزل نهادم پای را از درون کاروان بگسسته ام گرچه میسوزم از این آتش به جان لیک بر این سوختن دل بسته ام تیرگی پا میکشد از بام ها صبح می خندد به راه شهر من دود میخیزد هنوز از خلوتم با درون سوخته ام دارم سخن بادرون سوخته ام دارم سخن دیرگاهی است که در این تنهایی رنگ خاموشی در طرح لب است. بانگی از دور مرا میخواند لیک پاهایم در قیر شب است رخنهای نیست در این تاریکی: در و دیوار به هم پیوسته. سایهای لغزد اگر روی زمین نقش وهمی است ز بندی رسته. آدمها سر بسر افسرده روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا هر نشاطی مرده دست جادویی شب در به روی من و غم بسته میکنم هر چه تلاش، او به من میخنده او به من میخنده نقشهایی که کشیدم در روز، شب ز راه آمد و با دود اندود. طرحهایی که فکندم در شب، روز پیدا شد با پنبه زدود. دیرگاهی است که چون من همه را رنگ خاموشی در طرح لب است. جنبشی نیست در این خاموشی دستها پاها در قیر شب است
Leave a comment
You may also like