زنگ میزنیو میگی فوعی صبه تبریک میگم چوی شدی سوبر دگ مغزمون بازه و اوک تولدمه و میزنی تو کیک ده ساله بعده و ما کش پارتی میکنیمو میگی فوعی نشناختی باهم میخندیم روزایی که داشتیم راستی چویی بذر اتو نکاشتی؟ اونه سلطانه چین الان پولدار ترینه کاسبه چین اون جاش توی قلبمه فاصله چیه من بهش وصلمو واسطه چیه چویی بگو ک ورق آستو چیه دلخوشی دل ناز تو چیه چویی‌موی‌ فرت توی‌قلبم‌رفت باهم اسکی میرفتیمو من هم از اون بی استعدادام مصرف نه ولی پولامو دادم یروزه از دست من اره یه روزی میاد دگ فرق کنیم داریم زن و بچه و داشی دگ مرد شدیم ما ک خیلی‌وقتا تو تنهایی اشک شدیمو دریا درست شد غرق شدیم آفتاب بودیو تابیدی کاناپه اونشب دریارو مالیدی باهاته تو شهر هرجا‌یی که میری با ما که بد بشی میبینی لاپاته د درازم عینهو دیاباته بگو بینم الان کی باهاته؟ داری‌تو اسنپ میچرخی تابستون شده هوا خیلی هاته منم مث هری پاتر‌ دارم چوپو‌ نشی غافل که جا بستنی و وافل سیگار میکشم تو کافه میگم چویی دلم دافه خوبی میخواد میگی تا کی میگم دام رل میخند توام میگی ک اوک