شر و ورای پسر ۱۷ ساله
سیب اوفتاد خوردش تو سرم یهو چرخید جاذبه شد دلیل موندنم روی زمین مجبور بودم بمونم ولی من ساختم طبقه طبقه رفتم آسمون الان تو ماهم منو کمتر نگه داشت رفتم رسیدم به این مریخ سفر میکنم همش مثل ابلیس درسته همش هستم مخالف جاذبه ولی واسم جالبه چرا نباید باشم خودم یه جاذبه سیب توی دستم همیشه هست همرام قطبنمای منه مخالفه منه ولی باعث رشد منه دونه شدم فرار کردم ازش رشد کردم شدم یه درخت ثمرم افتاد روی نیوتن قانون شدم تعریف شدم ازم برداشت کردن پرداخته شدم تصمیم گرفتم مخالفت کنم برم آسمون جاذبه رو دفع کنم جاذبه رو دفع کردم مرد بودم زن بودم نیرو بودم همچی بودمو هیچی نبودم من منه بد منه خوب منه تعریف شده دست مردم منه دروغ منه راست منه چپ منه نادیده گرفته شده زیر جنگ منه واقعیت منه توهم منه توهم واقعیت منه واقعیت توهم منه شر و ورای پسر ۱۷ ساله که نمیدونه واقعیت یا توهمه منه قافیه منه فلو منی که درک نمیکنم این فلو همه اینارم جدی نگیر هست شر و ورای پسر ۱۷ ساله
Leave a comment
You may also like