پسر بد،مث ببر تو پرسه های شب تو جنگلای سبز زمستونای سرد رفت، روزی که درد ،اومدو رنج، کشید این مرد با دست و و پای سرد بد شد دیگه نشد که بشه رفتو برد خاطره و قصه این دل هنوزم همون حسه همون حسی که گذاشتی زیر پا تو بودی که رفتی بی وفا اره سگ صد شرف داره تا تو اره بزار ببوسه اون لباتو اره شاید که بمیرم من بعد تو امیدوارم که پیدا کنن سرتو پسر بد،مث ببر تو پرسه های شب تو جنگلای سبز زمستونای سرد رفت، روزی که درد ،اومدو رنج، کشید این مرد با دست و پای سرد له شد زیر پای تو این قلب بعدِ تو نشد دوباره مث قبل بد زدی اینو حتما یادم میمونه بدون که آسیب زدن به تو برام آسونه انجام میدم به اصطلاح بی بهونه پس اینجا نزن برا من چک و چونه وروجک که کم نیس اینو یادت بمونه پسر بد،مث ببر تو پرسه های شب تو جنگلای سبز زمستونای سرد رفت، روزی که درد ،اومدو رنج، کشید این مرد با دست و پای سرد این دل بدون تو طاقت نداشت اما الان رفتنت فرقی نداره براش اینو بدون که ضربه زدی رفتی ولی این کارت نمیمونه بی جواب پس درست ببینو با ترس بخواب هه مث قایق شناوری روی آب به وقتش تو هم میفتی از رو تاب بشکنه اون دستی که نمک نداشت ولی بد گذاشتی نمک رو زخماش