می بینی چشمام دیگع باز نمیشه انقدر کشیدم از این دنیا ‌، بعد نیستم هنوز تو همون خونه با خاطرات بچگی دارم دود میگیرم هنوز بفکرم هستی یا دیگع رفتی منم رفتنیم امروز نه ولی روز رفتنمم منم میاد الان کجای من مبینی دیگع پیشرشدم به عکسات نگاه میکنم شاید یه روز یه سر به من بزنی من بزرگت کردم هر جا بری بازم یه روز بر میگردی مبینی روز شب همه تو چشم من میگذره همه این مردم تو غمن دیگع عشقی تو این شهر نیست ببین این روزگار چی میکنه پول ندادیم دنیا نمیده به ما یه حال وقتی من نبودم تو هم نبودی پسرم من الان تو اسیشگام حالم خوبع بد نیستم چشم انتظارم یه روزی بیای پیشم یه سر بزنی میبنی چقدر پیر شدم روزگار این کارو کرد من برات فراموش شدم اسون نیست سخته واسه بچه هاتم فراموش بشی یه نامه پست کردم برات خوندی همه چیو توش نوشتم از همون خاطرات بچگیت تا الان من رفتم حلام کن تا یه روزی بر گردم۰۰۰ برگشتنم دست خداست من دیگع حرفی ندارم فقط از کوچیک تا الان پشتت بودم تو چطور پشتم خالی کردی همینجوری که پشتم خالی کردی تو پیری بچتم همین کار میکنه الان حالت خوبع چرا نمیای انقدر عکشارو دیدم عکسا همه پاره شدن حدقل یه زنگ بزنه دلم برات تنگ شده ان همه انتظار کشیدم تا برگردی دیدی به قولت عمل نکردی