هستی روی اسب رضا تختی رضا شاه میشته روی شونه پهلوی سهراب خواست بشینه روی تخت دید روش هستن دوتا اخوند کور اینا رو بکن از مردمت دور ضرر داره براتون تون میخوای با تکست تور جز و مد کنم برو بالا تا بکنمت حضمت گلم میگه زر نزن میدونی که من خلم میگه رفتم بالا بدون که من تو هم هه اره مشکلات خیلی رفتن تو هم تکست نوشتم با هر چی که بود تو مخم میگم منم هستم پوچ گلم اها ریتم ریخت ریشم شد سیخ بعدش میشوم پیر با کلی باند پیچ پیش پیش پیش پیش تو گونی دنیا ریخت به پام که نرم ولی من رفتم چون نره خرم الان که رفتم من قانع ترم میدونی که من همیشع از همه پایه ترم او یه ریتمی زدیم تو رگ خودم نمیدونستم‌که میاد امشب تگرگ رفتم چتر بیارم دیدم زده هشتگ در خانه بمانید گفتم چشمممممم