ارشاد
سایفرسبکمو ارشاد نمیکرد پسند تا لب تر کردم گفت زر نزن میتونی بکنی تو یه نگاه به وعضم متنفر از این قوانین خزم عمرمو سوخت دادم جای من کجاست این پایینم چون که نیستم مجاز مشوقم همین باریکه نوره همه میدونن زیر زمین تاریک یه جوره خواستیم وایسیم بدیم خودی نشون ولی انگ زدن توهین شده به دینشون بذار سیاسیش نکنم برادر ولی این قصه هست کمی فراتر توتنم میبینی این لباسای لشو نداره تو زندگیم هیچ کاری نشد درسته داره بهم سخت میگذره ولی مغزم آیندرو تخمین زده نباید بزنه هیچوقت نق آدم نگا منو حریفامو چطور جر دادم نگو بهم غیر مجازم نه آخه این رسمش نیست میزنم حرفایی که ذهنتو قادر به هضمش نیست میبینی که خودکارم اصلحمه پس دیگه نبینم باز بشه دهنت.
Leave a comment
You may also like