شعبده باز
Hesamkhبه نام خیابون قبل از هرکاری دفتر باز میشه اشعارم رگباری میاد زیر دست نفرت برا بازی من توی خیابون دارم حکم قاضی من اومدم علاج بدم مثل دکتر بیا جلونترس خبری نیس کونتور نمیندازه واسه چندتا ادم مفتخور پاهام سفت و همیشه هست این مخ پر ازکلمات که جمع بشن دورم تو یه جمله بهت بگم ازشغلم که حرفع ذاتیمه واین آبو خوردم مثل روز اول که این جامو بردم من رپ فارس و عرب و لر وکردم از وقتی با همه قشر بر خوردم حالا مرد میخوام بشینه پای کورسی تا که راه بندازم من همه پرسی
Leave a comment
به نام خیابون قبل از هرکاری دفتر باز میشه اشعارم رگباری میاد زیر دست نفرت برا بازی من توی خیابون دارم حکم قاضی من اومدم علاج بدم مثل دکتر بیا جلونترس خبری نیس کونتور نمیندازه واسه چندتا ادم مفتخور پاهام سفت و همیشه هست این مخ پر ازکلمات که جمع بشن دورم تو یه جمله بهت بگم ازشغلم که حرفع ذاتیمه واین آبو خوردم مثل روز اول که این جامو بردم من رپ فارس و عرب و لر وکردم از وقتی با همه قشر بر خوردم حالا مرد میخوام بشینه پای کورسی تا که راه بندازم من همه پرسی
You may also like