مگه میشه این همه ترسو غمه استرس بگیره جلومو مهرزادم یع دفه جلو روی تو بشه فس منم هی میخوام بدم اس ام اس ولی یچیزی هی بهم میگه ک اصلا نداری بهم یکم حس یکم از اون انرژی مثبتات واسه منم بفرس مگه میشه اصلا نباشی واسه من مهم نیستیو این دل نمیتونه بسازه با یکی بهتر از خودت تو بشین بزار اونایی ک دوسشون داری بزنن دورت تو داری تو روم میگی نمیخوامت ولی من ک میخوامت مگه میشه از شدت غمه بگی اصلا مهم نیسی برا من همه در میرن از دست این حقیقتا منو میبینه میگه توکه فرق داری برام حالا تهش ک چی منو با من قهری میگیری جشن چی آره اصلا همیشه تخصیره من ک سکوت میشه منم ی گوشه میکنم تنهایی پیشه یکی میاد میزنه هو میبره وجودمو از تیشه اینجا ترک انسان راحت تر از ترک سیگاره اونو ترک کردم تو ک تویی آقای قاضی من دنبال خندشم اون فکرده خداعه من بندشم تو غمو غصه ها همیشه پشتشم دنبال رشتشم ولی اون میدونه پشتشم دنبال اینه خسته شم مگه میشه اصلا نباشی واسه من مهم این دوری شاید مشکل هر دو عه منو خاطر خات منو می بینه رد میده مجبور میشه بودوعه مگه میشه نزدیک تر از همه بهم باشی ولی گرفتنت دور تر از هرچی تو ک فکر خودتی پس قلب من چی آخر حرفات میشه بای یا هیچی نمی گم خوب بودم اصلا من بد بودم ولی کی اندازه من واسه داشتند تلاش کرد تو یه روز تو آیینه میگی بالم کو دنبال یکی خوبم ولی یارم کو من از تو شدم بازم دورو عذابام شروع شدن از امشب خدایا گناهم چی بود ک دورم پره اجنس با یکی رل میزنم اونیکی میگه جندس من میگم دوست دارم تو میگی نو بی بی ساری ن گفتن تو دوس دارم ولی اون ببخشیدت داره سوز واسم بری تو نیوفولدرم سیو شده عشق من از الان بری تک شده سینگل عکس سیو شده فقط عن با اینو اون کم تر حرف بزن آنتن نشو داری میای تو در بزن کمتر پشت سرم ضر بزن یا تو روم لبخندو پشت سر خنجر نزن با یکیم رل بزن نع این من تقصو پست ک عاشق شودو چشمشو رو همه بست دلش قفلی رو تو تو بیای با یکی دیگس کم بگو نازنین بگو با یکی رل زدم داهاتش اون ور انزلی تو بم بگو زن ذلیل تو نباشی اذیت میشم ب هر دلیل مگه میشه این همه دوزو کلک بازیا ما قهریمو بدخواها راضیا اصلا این قدیم بگو بعضیا خواستی بام شل کن با ناز بیا خواستم بهت بگم آدم شو دلم نیومد تو شرایط سخت قرار بدمت دیگه از نپرس چرا بام سردی آب تا سردی نبینه یخ نمیزنه اصلا اونی ک دوست داشته باشه از دست نمیکنه حتی اگه خار باشی لای دستاش حتی بهت دست میزنه تویی ک دلمو شکوندی خدا ک داره واسه من معجزات واسه تو بدترین مجازات اصلا ب ما چ کاره خداس ولاهول شدیدول اقاب یکی معتاده ب آدرنالین یکی معتاده ب سیگار یکی معتاده ب دیدن چشای تو البته من مورد اولم شک نکنید چیزی خواست بگید عشق مهرزاده حرفشو رد نکنید مگه میشه توی این شادی تو بکنی تنهایی پیشه حرف دله اونی ک واسش عزیز میشه که بهش اهمیت نده حرفشو تخمش بگیره سرشو تو شرتش ببینه داستان این قصه همین فصل یک مهرزادو زمینش دلم یکیو میخواد ک نره یکیو ک از حرف سیمان لای آجورا باهاش خسته نشم ک تویی شنیده بودم واسه رسیدن ب تو باید راه بری ولی نمیدونستم تو واسه دور شدن از من داری میدویی در میرم از این همه دوزو کلک بازیا دوروز نشد ب معجزه فلک نازیا کم بکن با من بازیا نکن انقدر با حروفا بازیا ک منو هرس بدی بکن اونیکیو راضیا مثلا وجودت تَسکینی ‌ست بَرای قَلبِ پر آشُوبَم تو اسم ببر میزنم رو اسم اونم هاشورم بت میگم درست بگرد چون اینا چش شورن منتظرن یکی بمیره بیوفتن سرش بشورن چقدر یک زندگی میتونه سخت و دشوار باشه ک یک آدم از حسرت داشتنش زندگیش ب آخر برسه و خیلی بی پروا دنبال دنیایی واسه پرواز. درم پره دختره ولی کدومشون انقدر قشنگ بلده بکنه ناز ک تو قلب عشق تو بشه مثل راز بش بگو پی ام دادم سین نکنه فقط بتاز ماهو ستاره هاش شدن تو تو شدی بزرگ مثل آسموناش منم دوست دارم ب اندازه ابرا تو ام منو دریاب تو ساحل بغل دریا از همین الان فریاد میزنم ک تویی خانوم این مردا یا ک امشب تو نیای فردا رو برگردونی این آدم مردا تو ک شمعیو من در حسرت پروانه شدن تازیانه چ آشیانه شدن و متنام چ فارقانه عاشقانه شدن تو شعرام گفتم سکوت بهترین راه برا کصکشاسو متنش تو جدول اوله من شعر مینویسم کما پیش حقیقت سالو میگم بخاطر همینه آلبوم قبلی سالو جدیدی حقیقت سرآغازش غمگینه یچی این خرافاته دوری از تو واسه من آفته دل تنگیم ب تو عادته ویرایشای پا پته تو دعوای ما پا قطع دست پرته حرفات رمانتیکه ولی دروغه رفتارات رباتیکه توی رل زدن پیش همه زیرت به تیکه آقاتون داهاته یا پیک نیکه حرفات فیکه ولی مثل کبریته آفریده کار درختو تو مکبیته چوبینه او کوبیده تاییده با گاییده دست ب ما زده ساییده من اون بالا رو دوس دارم نشه آرشه میدم تو زمین میکنم پرواز هروز میگیره زمین از جیگرم گاز حجم زندگی مساوی نی فرق گذاری خدا متزاد یع نقطه نی بحث جهانو سطح اونه ک تو واسه اونیو من کصخولت داستان مهرزاد 15 قزوین ژانر سه صفحه یک تموم