دیره . . میدونی یه روز دلت میگیره وقتی دیوونشی و اون دلش پیشه یکی دیگه گیره میدونی خب قلب من بدجوری پیره وقتی یه عمر تپید و اونم چشاشو میبنده و میره .اه من یه ادم خسته شدم ناخداگاه همه بال و پرهام بسته شدن من پر از درهای بسته شدم همه ادما برام دو دسته شدن یدسته شون که بدجوری خسته و شلن یدستشون هم که بدجوری مشغول حرف های غم دار شدن کاری کرد که از هرچی عشق و عاشقی بی زار شدم کاری کرد که همه ثانیه های زندگیم بی کار شدن کاری کرد که منم رفتم و رفیق سیگار شدم کاری کرد چشام واشد‌و بیدار شدم کاری کرد که پره از توده غم بشه سرم کاری کرد پر از درد بشه دم و بازدمم کاری کرد قد دنیا بشه درد و غمم کاری کرد پره از هرس بشه قلب و دلم کاری کرد من همینطوری تو کوچه خیابونا ولم اره خب زندگی اینه واسه ادمی که دروغاش دینه این حرف دلمه بدون زهر و کیینه حرف دلمه واسه تویی که به هر چیزی میکنی پیله تویی که مییپیچیدی از من با کلک و حیله ادمی که فقط بدیامو میبینه ادمی که همیشه سرش پایینه و فقط سنگ فرش خیابونارو میبینه .رفیق من شده همین کوچه و خیابون شدم یه ادم خشک بی اب علف مثل بیابون من موندم یه راه بی‌ بارون میلرزه دستام وقتی میبینمت با اون چیشد که یهو عوض شد از هم رامون چیشد قید منو زدی میپری با اون دلم تنگ چشات اونم تو بارون دلم تنگ حرف زدنامون قدم زدنامون تنگ واسه ساختن رویاهامون واسه گفتن رازامون واسه خندیدنامون دلم تنگ واسه حتی دعواهامون دلم تنگ واسه مهربونیامون حتی اشکامون هیچ وقت یادم نمیره التماس میکردم میگفتم پیشم بمون میدونی بازم میخوام برگردی ولی یکم دیره ادمی که دوست داش الان ازت سیره اونی که باهات بود الان یه قدیمیه پیره خلاص ‌‌. . اه من یه ادم خسته شدم ناخداگاه همه بال و پرهام بسته شدن من پر از درهای بسته شدم همه ادما برام دو دسته شدن یدسته شون که بدجوری خسته و شلن یدستشون هم که بدجوری مشغول حرف های غم دار شدن . ‌‌. . . . اره خب دیره اون ادمی که پیشت بود الان یکمی پیره اونی که فکر میکردم همه زندگیمه واسه من فاز رفتن میگیره و میره....۲ . اره خب زندگی اینه واسه ادمی که دروغاش دینه این حرف دلمه بدون زهر و کیینه حرف دلمه واسه تویی که به هر چیزی میکنی پیله تویی که مییپیچیدی از من با کلک و حیله ادمی که فقط بدیامو میبینه ادمی که همیشه سرش پایینه و فقط سنگ فرش خیابونارو میبینه . اره خب دیره اون ادمی که پیشت بود الان یکمی پیره اونی که فکر میکردم همه زندگیمه واسه من فاز رفتن میگیره و میره.... . . اه رفیق من شده همین کوچه و خیابون شدم یه ادم خشک بی اب علف مثل بیابون من موندم یه راه بی‌ بارون میلرزه دستام وقتی میبینمت با اون چیشد که یهو عوض شد از هم رامون چیشد قید منو زدی میپری با اون دلم تنگ چشات اونم تو بارون دلم تنگ حرف زدنامون قدم زدنامون دلم تنگ واسه ساختن رویاهامون دلم تنگ واسه گفتن رازامون دلم تنگ واسه خندیدنامون دلم تنگ واسه حتی دعواهامون دلم تنگ واسه مهربونیامون دلم تنگ واسه حتی اشکامون هیچ وقت یادم نمیره التماس میکردم میگفتم پیشم بمون . . . . . . اره خب دیره اون ادمی که پیشت بود الان یکمی پیره اونی که فکر میکردم همه زندگیمه واسه من فاز رفتن میگیره و میره....۴