۲۰ سالگی

247 Plays

•

04 Jul 2020

من ۲۰ سالم مرد دم اونی گرم که توی ۲۰ سالگیش برد ما هم یه روز میریم واسه همتون خاطره میشیم حالا روی شعر یکی دیگه قافیه میشیم زندگی اشتباهاتی که یا قانعش میشی یا جلو مسیرارو میگیری و مانعش میشی تکستارو روی بیت سوار میکنی خالقش میشی هدف رو مخ مخاطب میگیری قاتلش میشی هر چی نداری از خدا می خوای صاحبش میشی باز به هر بهونه که پیدا میشه غافلش میشی منم و این گوشی لعنتی قفل رو عکس پرو فایلت چون هر چی زنگ زدم فکر کنم گوشیت میرفت رو سایلنت کلی چرت و پرت و مزخرفات برات اینستا فرستادم تو دایرکت یه روز می گفتی نیستم کار برام پیش اومده قطع کن یه روز میگفتی باشه اوکیم باش دیگه سگ خور دیگه بهونه های الکیتو خرج خودت کن حالا هم نیستی خب نیستی دیگه خوب زندگی کن stop من تو ذات خودم گم شدم و گم کردم مسیرو هی گردن این گردن اون مینداختم تقصیرو تو ذهن خودم پیچ خورده بدجوری درگیرو فاز عوض کردن بالا پایین هی بکنم تصمیمو یا پاشم پای اشتباهام وایسم تموم یا آینده رو پای گذشته کنم حروم یا با فرمون دستم برم تو در و دیوار از اون جوون قبراق مونده یه تن بیمار یه دل که عقده هاشو رسم می کنه رو نت گیتار جای خالی عشقش پر شده با دود سیگار یه روح که تمام وقت تو تنش شکنجه میشه روزی صدا بار تو تنهای دلش شکسته میشه یه دختر که تو رویاهای اون از عشق می خونه یه حس وابستگی زیاد که ترس رو میفهمونه یه عشق پاک از ته دل که رو این زمین ممنوعه تموم عشق های خوب اینجا به نرسیدن محکومه چقدر فرو رفتم تو باتلاق گذشته ها چقدر قفلم روی دفتر و نوشته ها چقدر غرورمو تو جاهای اشتباه خرج کردم چقدر وقتمو با آدم های اشتباه صرف کردم چقدر جلو رفتیم توی کوچه های بن بست ولی هنوز یه جو معرفت توی وجودمون هست هنوز میشه روی حرف های ما حساب کرد هنوز میشه از خیلی از رفتارامون اجتناب کرد یه زندگی پر پیچ و خم می خوام به دور از انتظار توی عشق و محبت کشیده کشیده شیم به اختصار یه حس خوب و موج مثبت که میشه انتشار یه طیف از آرامش باشه به دور از احتمال

3 Comments