شروع من بعد از شروع جنگ عقب موندم و دشمن مغز رو نشونه کرد هرکی یار ما بوده الان رو به ما شده این یعنی جنگ ب سود دشمن بی رحم ما شده اما ت هر سختی ی راه باز شده هست راه من صدامه و بماند ک یک شهر ب خواب رفته است من میخوام با حرفام شهرو ب چالش بکشم هرکی خوابه از زیر سرش بالشت بکشم بعد بشینم نقاشی روزگار رو کامل بکشم ت همون شهر،همون نقاشیو ب آتیش بکشم چیه سئوال شد ت ذهنت ک اصن بحث جنگ چیه؟ پس بشین بحث باز کنم برات ک اصن جنگ چیه  ت گوش من صدای شروع جنگه دشمن جنگ سرد رو میونه کرده گوش بگیری میفهمی جنگه دشمن باهوش و مغز من لنگه جنگ یعنی همین ک ت الان وحشی شدی یعنی فک میکنی ت و ایل تبارت فقط تکمیل شدین جنگ یعنی لر وکردو ترک و بلوچ و عرب با اسلحه رو ب هم وایسادن نمیکشن عقب حالا ت باز ت کله من بزن چون زبونم فرق میکنه در واقع من یک عربم ولی ب خودم میگم هی دم نزنم بلکه بفهمه و ب خودش بیادو و حفظ نکنه از ی طرف دیگ باز دیالوگ اثبات حکومت یعنی تفرقه بنداز برای پایداری جماعت رو به جون هم بنداز تفرقه بنداز ک مبادا ک پشت هم بیاستن ت دزدی کن و جماعات بترسن جلوت بیاستن اما ما ما فارق از وجود داشتن آدمیم یعنی باید ثابت کنیم ک همه با همیم ما ملت ایران همه یک دلیم‌،همدلیم درخواست دشمن اینه ک رو ب روی هم بریم بجنگیم و خون بدیم در راه قبیله اما در آخر فقط یک راه سَبیله متاسفانه سطح فکر ما خیلی فقیره تقصیر ما نیست ک اون با هزارتا مشکل درگیره اقتصاد افترا دزدی هم ک افتاد تقصیر کفترا هههه خنده داره دزد بزرگ ی شلوار گنده داره