تاریکه مسیر ولی تو باس بشی چراغش شطرنجت نداره وزیر تو باس بشی سپاهش قاعده رو باس بدونی بی مپ و بی سرنخ اینجا همه شیرن از موش تا اون گربه‌اش از آینده نمیگن اینجا بی پول و بی دلوپَله هرکاری کنی تهش میرسی به تله طباخ جون خودتی مایه نداشته باشی چه با پول دزدی چه زدن از دخل حاجی فرقی نداره از کی یا از چی میخوری مهم اینه از زندگی کردن چی میدونی وختی میبینی پدره پوله شیر خشکو نداره همونجاس که از ادامه دادن دل میبری تهش تو میمونی و یه زندگیه مثال سیبل که باس بجنگی براش تا که به هدف بخوره تیر از زندگی که سهم آقازاده‌هاش زنده‌س سهم ما شده همون قبرای کندش حالم مثه همون پسره کوچیکه که دسته‌ی خرابو دادن دستش از هوس بازی نمیدونه چیکار کنه از خوشالیه گلش ولی خبر نداره که روی خودکاره بازی هرچی تلاش کنی از هدفت دور تر میشی سگدو میزنیو آخرش بن بست و هیچ اینجا شروع نکردن بازیو ع زمین تختی مسیرشون عوض شده از خاکی رو کفی همه یا الکی خوشن یا با گل و یا مواد یا مسته عرقن یا حیرونه کراک ترک موتور تو کوچها دنبال یه لقمه نون مواد خرجشونو میده یا بازی با مرگ و جون سرگرمیشون شده قاچاقه آدم ن به فکر زنده بودن نه فکر خانوادن سلطه گر دولت نمیشن با حرف و دعوا هرکی آقای خودشه توی کوچه یا شهرها اینجا کسی به فکر آیندش نی تهش دسفروش یا کفاش میشی هر کوچه که میری بچه‌هه تیزی رو کمرشه واس ناموصو همون تیزی سپرشه خوب گوش کن ببین چی دستگیرت میشه هرکی اینجا به دنیا بیاد بد شرمنده میشه اگه بزرگ شدی دیدی تهش شدی یکاره بدون مسیرو با خوبی اومدی اینه طرز کارت