حسه بدی دارم نسبت ب خودم ولی اونا ک میگن بزا بگنم از بس خوشم نمیدونم چیکا کنم حرص و جوش پش سرهم اصا مهمه من چی میگم اصا مهمه من کیم اشتباهاتو من ساختم خودم بغضی ک تو گلوت خفه میشه ول نمیکنه بخواد بره پدره ا در تو میاد میگه من اومدم من ک هیچی نمیبینم هرچی داره دیگه میاد سرم ماله فرهنگه اونا ن من قلطم شاید اشتباها ا من بوده باید اتخاب میکردم کجا بدنیا میومدم مگه زوره کنین منو قضاوتم دیگه نمیخوام ب عقب برم زوم شدن همه فکرا رو منن یچی ا درون داره میگه برم همونجا ک من نباید میومدم هرچی تو عمل بود برام دلخوشی توی افکارمن هه دلم خوشه دخترم یکم فکن اخه مگه مریضی بابا اینم دختره برده ک نی پادگانم نی سمتش نری حرف درس میکنن ظرف بشور اینو بپوش اونو نپوش بابا بیخیال دارم میخندم ا درون داغون جلو چشه اونا من شدم اروم همونو ک فکرشو نمیکردی میومد پشسرت هزارتا حرف میزد همه سرد شده بودن نسبت ب من کاش یکی بود ارومم میکرد شده بودم عین لادر پا سکوت کنم بهتره باش الان کاری ا دسم برنمیومد فقط باید مینشستمو زول میزدم تو چشای خودم کجا میرسی ب تش پ ایجا نقطه نداره اخره خط کاش میزدنم حداقل منو ارومم میکرد شدم تشنه ی محبت .اره محبت بریدم من ازین ادما سکوت کنم بهتره الان پشیمونی دیگه فایده نداره تو ی بزدلی چون نمیدونی چی تو دلم میگذره الان دیگه من گم شدم دیره کفگیره تهدیگت سوخته هه بزدلین نوچه های فرهنگه زمین شمایین فقط جم کنین کاسه کوزتونو بزارین برین بابا خاله زنکا بس کنین