بود از اولم حرکت این کره خاکی اهسته اصلا نمیدیدم این مدارو برا رفتنم شایسته دانسته یا ندانسته قلمم شد به خون اغشته پیدا شد سر نخ فاجعه با راهکاری پایسته مغزم دستور میده الساعه نشه اندیشه اسیر فرسایش میکردم کنج اتاقم موتور مغزمو پردازش گفتن نمیتونی کنی مهارش از من هرشب سازش گفتم من میرمو میرسم مقصد یا که نیستم اصلا لایق نمیکرد این سرعت منو قانع متوقف نمیکرد منو مانع نبودم من اصلا دنبال شهرت با حرکاتی زیر کانه اگه داره میده زحمت نتیجه یا که داره میشه رپم تندیس تصویر رپ فستم پس میشه رفتن بالا گرفتن انگیزه رپ رپ هر ثانیه هر فلو توی مغزم جریه اهدافت فانیه افکارت باعث و بانیه فکر نمیکنم اصلا دیده باشی رپو از این زاویه طلبه تنمه عجله مرگ بگیر صلاحتو طرف من پشت میک و بیس و کیک میکنم اهمه طلب جنگ