shalagh
از زنجیر خوردن بدنم از جنگ کردن باخودم از اعماق عمیق درداعام از سرمای روی پوسته لبعامو از وحشی بودنم از روی سرگیجه هاعو دستبندو صداعای ضربو جیغو داعاد از اول تبعید شدنمو گرمای وسطه یه بیابون و شبا توی سرمام یخ زده بدنم از روی زخمام خوعون داره میره من مثه تاعانکمو ساکمو بستمو رفتنو کندنو دل از همه از دم من میرم پی دربند پیشع بندر قایق طور با یه لنگربا صداعای گرگای جنگل
Leave a comment
از زنجیر خوردن بدنم از جنگ کردن باخودم از اعماق عمیق درداعام از سرمای روی پوسته لبعامو از وحشی بودنم از روی سرگیجه هاعو دستبندو صداعای ضربو جیغو داعاد از اول تبعید شدنمو گرمای وسطه یه بیابون و شبا توی سرمام یخ زده بدنم از روی زخمام خوعون داره میره من مثه تاعانکمو ساکمو بستمو رفتنو کندنو دل از همه از دم من میرم پی دربند پیشع بندر قایق طور با یه لنگربا صداعای گرگای جنگل
You may also like