madrese
alikoreiبر گردیم عقعب اولین روزا به سمت مدرسه هوای سردو دیدع مادر از تو پشته پنجره خرابکاری کردنای عده بچه مایه زنگ تفریه لبای خشکه جلوی دکه کیفه پاره پوره کفشه زوری پایه بنده بازش مداد نصفه نیمه تهعش ردع دندوناشه صدای خندهای بچه ها تو گوشه اون که ته نشسته پوعوچه به فکر مادرش تو کارع خونه اینو اونه سنه کم با درک بالا استرس همش تو پاش کلاس درسو خاب بعدع مدرسم ک کاعار بله بله خوردنای همکلاسیاش نگاه اون فقد به درو دیوار
Leave a comment
بر گردیم عقعب اولین روزا به سمت مدرسه هوای سردو دیدع مادر از تو پشته پنجره خرابکاری کردنای عده بچه مایه زنگ تفریه لبای خشکه جلوی دکه کیفه پاره پوره کفشه زوری پایه بنده بازش مداد نصفه نیمه تهعش ردع دندوناشه صدای خندهای بچه ها تو گوشه اون که ته نشسته پوعوچه به فکر مادرش تو کارع خونه اینو اونه سنه کم با درک بالا استرس همش تو پاش کلاس درسو خاب بعدع مدرسم ک کاعار بله بله خوردنای همکلاسیاش نگاه اون فقد به درو دیوار
You may also like