alimhmli

علی محملی

alimhmli
علی محملی

13 Plays

01 Feb 2020

من میجنگم… بشکاف برو جلو / این زندگی بِت میگه بدو بدو تا پاهات از خستگی زوق زوق کننُ / به دیوارِ مرگ سُک سُک کننُ یکی نیست بگه چته؟! / یکی نیست یه امیدی به دله تو بده میمونی تکُ و تنها با یک دنیا گِله / یه روح تو زندون با بدنی که وِله تو دلِ دنیای که  بش میگی بی رحم / از اول داری میگی سیرم! من هر دردی که دیدی دیدم / با این کوله بارا به سمتِ پیری میرم! میبینی پس حتما یه تریپی هست/ تو باید ببینی دردارو تا بگیری درس یه روزی درد از بختُ میچینی پس /واسه ی هر در بسته کلیدی هست! وقتی غرب و شرق در جنگِ گرم و نرم / ما مرد و زن در نقشِ رهگذر در گذر از مرز مرگ و خسته / از تفنگ، تق تق کمک کمک دختر پسر سرمستِ ا*گَُلَن / تا دردُ در هرلحظه حل کنن هرج و مرج در بطن و سطحِ شهره / مردمم سرگرمِ ضرب و شتم این حرفا قابله درکن / ولی من قاتلِ مرگم چشامو یه مشتی خاطره تَر کرد / ولی بازم منم عاملِ حرکت پس … من میجنگم … میدونم تو هم هستی پر از درد / ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرندَت مرتب ،بگو / من میـــجنگــم بگو مجدد ، مرتب / بگو بلندتر بلندتر باصدای بُرَندَت مرتّب بگو / من میـــجنگـــم میدونم تو هم هستی پر از درد /  ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میـــجنگـــم بگو مجدد مرتّب / بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــجنگــم یـــــاســــ با دلی که مثلِ دریاست کسی که، تنها دوست و رفیقه فرداست! من از تو دل زده ترم!/ به امیده لذّتِ هدف تو این جوِّ مه زده قدم زدم / رسیدم به نهضتِ غلط اینو میخونَمو قلبم به تاپ تاپ افتادِ / باضربانِ هزارتا مغزم پره حرکاتِ شتاب دار /لحنم همه کلماتِ شکاف دار جاودانه میمونیمو هستیم پیشت / بالاخره دشمن ، اسیر میشه یه سرباز وقتی که میرسه به ته خط / تازه تبدیل به وزیر میشه! من میجنگم، بی سنگر / سر دره این جنگلو میبندم اونایی که بینندن دیدن من / چطور بی همدم میرفتم به سمته هدفـــــو پلی که ساختمو / گذشتم از حتی اونی که باختم فردا بِم میده امیده طاق ترُ / منم از قوام یک کمیته ساختم! من دلم به طرفدار ، پشتمُ گرمِ همه هدفهای دشمنو مثلِ برگُ علفهای خشکمو / که له شدم با قدم های محکم اونا دنبالِ شر میگردنو / بازندن ، اینو شرط میبندم اگه دشمن نداشتم / باید به قدرته خودم شک میکردم! منم جزو همون عدّم / که پر از درد و غم تمومِ ذهنم رو  سر کردم! ولی حالا با قدرت میتونم بگم که هنوز / زندددددم… من میــــجنگــــــم… میدونم تو هم هستی پر از درد /  ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــــجنگــــم بگو مجدد مرتّب / بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــــجنگــــم

1 Comments

Leave a comment

4 years ago

من میجنگم… بشکاف برو جلو / این زندگی بِت میگه بدو بدو تا پاهات از خستگی زوق زوق کننُ / به دیوارِ مرگ سُک سُک کننُ یکی نیست بگه چته؟! / یکی نیست یه امیدی به دله تو بده میمونی تکُ و تنها با یک دنیا گِله / یه روح تو زندون با بدنی که وِله تو دلِ دنیای که  بش میگی بی رحم / از اول داری میگی سیرم! من هر دردی که دیدی دیدم / با این کوله بارا به سمتِ پیری میرم! میبینی پس حتما یه تریپی هست/ تو باید ببینی دردارو تا بگیری درس یه روزی درد از بختُ میچینی پس /واسه ی هر در بسته کلیدی هست! وقتی غرب و شرق در جنگِ گرم و نرم / ما مرد و زن در نقشِ رهگذر در گذر از مرز مرگ و خسته / از تفنگ، تق تق کمک کمک دختر پسر سرمستِ ا*گَُلَن / تا دردُ در هرلحظه حل کنن هرج و مرج در بطن و سطحِ شهره / مردمم سرگرمِ ضرب و شتم این حرفا قابله درکن / ولی من قاتلِ مرگم چشامو یه مشتی خاطره تَر کرد / ولی بازم منم عاملِ حرکت پس … من میجنگم … میدونم تو هم هستی پر از درد / ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرندَت مرتب ،بگو / من میـــجنگــم بگو مجدد ، مرتب / بگو بلندتر بلندتر باصدای بُرَندَت مرتّب بگو / من میـــجنگـــم میدونم تو هم هستی پر از درد /  ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میـــجنگـــم بگو مجدد مرتّب / بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــجنگــم یـــــاســــ با دلی که مثلِ دریاست کسی که، تنها دوست و رفیقه فرداست! من از تو دل زده ترم!/ به امیده لذّتِ هدف تو این جوِّ مه زده قدم زدم / رسیدم به نهضتِ غلط اینو میخونَمو قلبم به تاپ تاپ افتادِ / باضربانِ هزارتا مغزم پره حرکاتِ شتاب دار /لحنم همه کلماتِ شکاف دار جاودانه میمونیمو هستیم پیشت / بالاخره دشمن ، اسیر میشه یه سرباز وقتی که میرسه به ته خط / تازه تبدیل به وزیر میشه! من میجنگم، بی سنگر / سر دره این جنگلو میبندم اونایی که بینندن دیدن من / چطور بی همدم میرفتم به سمته هدفـــــو پلی که ساختمو / گذشتم از حتی اونی که باختم فردا بِم میده امیده طاق ترُ / منم از قوام یک کمیته ساختم! من دلم به طرفدار ، پشتمُ گرمِ همه هدفهای دشمنو مثلِ برگُ علفهای خشکمو / که له شدم با قدم های محکم اونا دنبالِ شر میگردنو / بازندن ، اینو شرط میبندم اگه دشمن نداشتم / باید به قدرته خودم شک میکردم! منم جزو همون عدّم / که پر از درد و غم تمومِ ذهنم رو  سر کردم! ولی حالا با قدرت میتونم بگم که هنوز / زندددددم… من میــــجنگــــــم… میدونم تو هم هستی پر از درد /  ولی بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــــجنگــــم بگو مجدد مرتّب / بگو بلندتر بلندتر با صدای بُرَندَت مرتّب بگو /  من میــــجنگــــم

You may also like