دارم احساس خدای رپ بودن می کنم، خدای رپ همه طرفدارام از جلو تا آخر تایید می کنن حالا کی فکر می کنه می تونه بهم ضربه بزنه، ضربه بزنه؟ گفتن مثل یه ربات رپ می کنم، پس بهم بگو رپبات اما برای من رپ کردن شبیه یه کامپیوتر، باید تو ژن هام باشه یه لپتاپ تو جیب پشتم دارم قلمم شلیک می کنه وقتی مسلحش می کنم از رپ درآمد زیادی بدست آوردم خرج زندگیم رو درآوردم و باهاش رپرها کشتم من هنوز یه اِم-سی راستگو هستم ولی گستاخ و به بدی تمام جهنمم با سیلاب ها و قافیه ها همهشون رو می کشم هنوز به سختی قدیم هستم واقعا نمی خوای با این رپ سریع من رقابت کنی و درست تو همون موقع شروع به بازی با کلمات و خم کردن اونا می کنم در حالی که تمرین می کنم هنوز می تونم یه میز رو بشکنم روی پشت چند تا همجنس گرا و نصفش کنم چطور نمی تونستم بترکونم؟ در حالی که با مهارت این شاهکار رو می سازم دارم احساس خدای رپ بودن می کنم همه طرفدارام از جلو تا آخر تایید می کنن حالا کی فکر می کنه می تونه بهم ضربه بزنه، ضربه بزنه؟ بگذار بهت نشون بدم چطور اینو درست کنی زیاد سخت نیست، نه زیاد همه می خوان کلید و راز نامیرا بودن تو رپ رو بدونن مثل اونی من که دارم خب، صادقانه بگم رمزش فقط خشم و علاقه بچه گونه هست همه دوست دارن این روانی رو حمایت کنن مثل یه شهاب به زمین برخورد کردم و بعد از اون همیشه پیشرقت کردم اِم-سی ها با این موزیک به مدرسه میرن چون به عنوان یه وسیله برای بردنشون استفاده می کنم حالا یه مدرسه پر از دانش آموز رو می گردونم من؟ من نتیجه ی راکیم، لاکیم شاباز و توپاکم اِن-دابیو_اِی، کیوب، دکتر، رِن، یلا و ایزی متشکرم، اونا اسلیم رو ساختن این قدر انگیزه داشتم تا یه روز بزرگ بشم بترکونم و تو موقعیتی باشم که ران دی-اِم-سی رو ببینم و تو تالار افتخار راک-اِن-رُل بهشون خوشامد بگم با این همه گناه اگه به کلیسا برم مثل گلوله آتشین منفجر میشم من از طرف درِی تحسین میشم برای همه چیزایی که دارم کار می کنم هیچ وقت از کسی چیزی نخواستم، از جلو چشمام گم شو بچه  به طور کلی تو هیچ وقت با این سرعت نمی تونی ادامه بدی دارم احساس خدای رپ بودن می کنم، خدای رپ همه طرفدارام از جلو تا آخر تایید می کنن برای همینه که دور مسیر مسابقه میدم، بهم بگو نسکار، نَسکار مثل دِیل اِرنهارت تریلر جلوی جنرال زد زانو بزن، این سیاره ی کریپتان هست، نه اَزگارد، ازگارد (شهر خدایان پس تو تُر باش و من ادین، تو موش باش و من خدا شروع کن تا بعدش منم با این بمب ها مسلح بشم من نباید بیدار شم من مرده ی متحرک هستم، یه جنازه سخنگو، یه زامبی متحرک ولی تا ته گلوی مادرت رفتم، ما هیچ اشتراکی با هم نداریم، سگ کوچیک من یه سگ عظیم الجثه ام، احترام بگذار این منم، صداقتم وحشیه ولی بی معنیه اگه حداقل گاهی برای کاری که می کنم ازش استفاده نکنم پس می خوام مطمئن شم جایی تو این دست خط خرچنگ قورباغه اینقدر قافیه هست که بتونه بعضی ها رو تو دوران سخت کمک کنه ولی مقدا