شهروند
Shayan Asqاین روزای که مال من نیستن اعصبم خورده تو غالبم نیستم نخا که باشی جای من هیچوقت من عمرو وسط این سگ دونی سوختم شاید قید رپو به کل بزنم شایدم گند بزنم به کل شبم من این را زندگیو رو همیشه دودور میزدم الان چی شده قفلی زدم دکس ده ننش دیگه نه راه صاف دارم نه راه در رو جای پیشروی میکردم فرار از خود تو جمعی پر بود لب خندون با یه بغض ترکیده میرفتم سر خم تو صدام در نمیاد از توی هنجرم عزرائیل امده حلام کنین اگه بد بودم اگه تو همهی کارام سرخودم بیا سر قبرم با یه شمع تو شب اینجا دووور از حرفای مردمم دلم میخاست با بغیع فرق کنم نه تو قبرستون بغیع منو دفن کنن من اون کسیم که هم ادرسو رو عوضی میره در حدی که به خودم ته داستان چی میشه اصن چی به چی کی به کی کی زندستو کی میمیره شبا روشن صبحا تیره هر کی به فکر خودشه تو این کره خاکی حس میکنی شدی یه موجود اضافی باید جمع کنی بری جایجای هیچکی نیس باید ازاد کنی روحتو تو اوج تاریکی یهو عصبی میشم یهو میرم توی حس تا دم جهنم میرمو برمیگردم تو بهشت ولی به خلوت با خودم میگم میخندم فک نکنی رد دادم دیونم نه بی جنبم
Leave a comment
این روزای که مال من نیستن اعصبم خورده تو غالبم نیستم نخا که باشی جای من هیچوقت من عمرو وسط این سگ دونی سوختم شاید قید رپو به کل بزنم شایدم گند بزنم به کل شبم من این را زندگیو رو همیشه دودور میزدم الان چی شده قفلی زدم دکس ده ننش دیگه نه راه صاف دارم نه راه در رو جای پیشروی میکردم فرار از خود تو جمعی پر بود لب خندون با یه بغض ترکیده میرفتم سر خم تو صدام در نمیاد از توی هنجرم عزرائیل امده حلام کنین اگه بد بودم اگه تو همهی کارام سرخودم بیا سر قبرم با یه شمع تو شب اینجا دووور از حرفای مردمم دلم میخاست با بغیع فرق کنم نه تو قبرستون بغیع منو دفن کنن من اون کسیم که هم ادرسو رو عوضی میره در حدی که به خودم ته داستان چی میشه اصن چی به چی کی به کی کی زندستو کی میمیره شبا روشن صبحا تیره هر کی به فکر خودشه تو این کره خاکی حس میکنی شدی یه موجود اضافی باید جمع کنی بری جایجای هیچکی نیس باید ازاد کنی روحتو تو اوج تاریکی یهو عصبی میشم یهو میرم توی حس تا دم جهنم میرمو برمیگردم تو بهشت ولی به خلوت با خودم میگم میخندم فک نکنی رد دادم دیونم نه بی جنبم
You may also like