Amir Nozari

آه دکتر

Amir Nozari
آه دکتر

14 Plays

03 May 2019

اه دکتر بره ام گرگی بود در لباس امن بره من ازش میخانم گوش یک ضره اه دکتر سر من درد بزرگی شده است بره ی لعنتی ام عاشق گرگی شده است سرد شد از تن من دل به خیابان زد و رفت گرگ من بره نچنگیده به باران زد و رفت اه دکتر لب او صبر و ثباتم میداد بوش، وقت سحر از غصه نجاتم میداد اه مردم نفست گم شده باشت سخت است نفست همدم مردم شده باشد سخت است اه دکتر سر من درد بزرگی دارد بره ام میل به بوسیدن گرگی دارد دکتر اینبار برایم نم باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس بره ام گرگی بود در لباس بره من ازش میخانم گوش یک ضره بره ای زوزه کشید و دل گرگم ترکید وسط خنده شدن بغض بزرگم ترکید وسط خنده شدن گریه بغل کرد مرا طعم مشروب در این مسئله حل کرد مرا وسط خنده به دیوار حسودی کردم به لبش بر لب سیگار حسودی کردم به جهانم که پر از حسرت ازادی بود به وجودم که تمامش خلا شادی بود وسط گریه شدن خنده فراموشم شد بغض امد بغلم کرد هم آغوشم شد بغلم کرد و من مردی خوشبخت شدم مرد دیوانه ی گیجی وسط درد شدم وسط خنده غمی کنج جهانم افتاد بغض امد بغلم کرد به جانم افتاد آه دنیای پر از بغضو غریبی دارم گریه هرجاست از آن سهم و نصیبی دارم خنجر دوست ترین ها بخدا تیز تر است خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است

1 Comments

Leave a comment

5 years ago

اه دکتر بره ام گرگی بود در لباس امن بره من ازش میخانم گوش یک ضره اه دکتر سر من درد بزرگی شده است بره ی لعنتی ام عاشق گرگی شده است سرد شد از تن من دل به خیابان زد و رفت گرگ من بره نچنگیده به باران زد و رفت اه دکتر لب او صبر و ثباتم میداد بوش، وقت سحر از غصه نجاتم میداد اه مردم نفست گم شده باشت سخت است نفست همدم مردم شده باشد سخت است اه دکتر سر من درد بزرگی دارد بره ام میل به بوسیدن گرگی دارد دکتر اینبار برایم نم باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس بره ام گرگی بود در لباس بره من ازش میخانم گوش یک ضره بره ای زوزه کشید و دل گرگم ترکید وسط خنده شدن بغض بزرگم ترکید وسط خنده شدن گریه بغل کرد مرا طعم مشروب در این مسئله حل کرد مرا وسط خنده به دیوار حسودی کردم به لبش بر لب سیگار حسودی کردم به جهانم که پر از حسرت ازادی بود به وجودم که تمامش خلا شادی بود وسط گریه شدن خنده فراموشم شد بغض امد بغلم کرد هم آغوشم شد بغلم کرد و من مردی خوشبخت شدم مرد دیوانه ی گیجی وسط درد شدم وسط خنده غمی کنج جهانم افتاد بغض امد بغلم کرد به جانم افتاد آه دنیای پر از بغضو غریبی دارم گریه هرجاست از آن سهم و نصیبی دارم خنجر دوست ترین ها بخدا تیز تر است خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است

You may also like