mortaza

kafey

mortaza
kafey

37 Plays

16 Dec 2018

کفیتو بیپوش لباس تن کن می خواهم ببرمت جایی ک مجاراست چند دور بزنی بیبنی چند چنده شهر .. تا بعد بشی من یه نمه پرکند تر من همون که خوش بود یه وقتی سرحال و سنگ سفت بود می فهمی همچی پچید روی همین حساب روزشم مس همه حتا روز تحویل سال... همیشه متناه بلند بود مشتی رفیق هر نوعش با هر نوعی گشتیم ـــ،،،،،، و دیدیدم ک تش باز زخمیی تنهاییم ولی خو خوش گزشت یه وقتهایی غصه ها مال قصه هاس ما خوشیم همهجوره رو زمین با چشم باز همین دلیلی شد تیمار و بدیل ک ساده تره ش می شه یه گرگه بارون دیده......!!¡ تمام طول روز تو میکنی تخمی سپری فکر چیزی ک باختی ببری او مغزتو میگاد مس سگ پیشیمونی تو گفته بودی ک راه سختو میتونی ..... اما بعد دیدی تویی و کمی مایه تو جبت به جایی نمیرسی با این قدمای کوچیک این زندگی گفت چیزو یاد پس بگیر امید بده بجاش بیلاخ پس بگیر @@@ یاد میگیری ک ناشتا نرینی جاهایی میری ک یه موقع آشنا نبینی نه حسشو داری نه حال فک زدن تو خودت پیج میشی دیگه آره مثلا###@@ حرفات همیشه بوی غم میده تو آینه هم تصویرت دیگه گندیده هنو بالا سرت گرماشو داری راستی دل خوشیاشو سیری چند میده### گرگ باش مس من مس ببر مس جغد تو پرسه های شهر مس سنگ تو لحظه های سخت تو عرصه های تنگ @@@@@@ نعرتو بذاز تو بارون بشکن رد شو حتی قانونو دل نبند ک تش تلخیه مشی مس من نفس تخلیه@@@ با دستات همیشه خسته رو تنت رو زخماتم نمک وابسته بودنت ترجیح میدی جای اینکه نقش بچینی واسه بعد زندگیتو توی لحظه بیبنی @@@ می شه شب می شه روز می شه فردا تو می خواستی نهرو کنی دریا هه 😀 شدی شبیه مردمت بیبن تو رویا همیشه حقیقت گمه #####

1 Comments

Leave a comment

6 years ago

کفیتو بیپوش لباس تن کن می خواهم ببرمت جایی ک مجاراست چند دور بزنی بیبنی چند چنده شهر .. تا بعد بشی من یه نمه پرکند تر من همون که خوش بود یه وقتی سرحال و سنگ سفت بود می فهمی همچی پچید روی همین حساب روزشم مس همه حتا روز تحویل سال... همیشه متناه بلند بود مشتی رفیق هر نوعش با هر نوعی گشتیم ـــ،،،،،، و دیدیدم ک تش باز زخمیی تنهاییم ولی خو خوش گزشت یه وقتهایی غصه ها مال قصه هاس ما خوشیم همهجوره رو زمین با چشم باز همین دلیلی شد تیمار و بدیل ک ساده تره ش می شه یه گرگه بارون دیده......!!¡ تمام طول روز تو میکنی تخمی سپری فکر چیزی ک باختی ببری او مغزتو میگاد مس سگ پیشیمونی تو گفته بودی ک راه سختو میتونی ..... اما بعد دیدی تویی و کمی مایه تو جبت به جایی نمیرسی با این قدمای کوچیک این زندگی گفت چیزو یاد پس بگیر امید بده بجاش بیلاخ پس بگیر @@@ یاد میگیری ک ناشتا نرینی جاهایی میری ک یه موقع آشنا نبینی نه حسشو داری نه حال فک زدن تو خودت پیج میشی دیگه آره مثلا###@@ حرفات همیشه بوی غم میده تو آینه هم تصویرت دیگه گندیده هنو بالا سرت گرماشو داری راستی دل خوشیاشو سیری چند میده### گرگ باش مس من مس ببر مس جغد تو پرسه های شهر مس سنگ تو لحظه های سخت تو عرصه های تنگ @@@@@@ نعرتو بذاز تو بارون بشکن رد شو حتی قانونو دل نبند ک تش تلخیه مشی مس من نفس تخلیه@@@ با دستات همیشه خسته رو تنت رو زخماتم نمک وابسته بودنت ترجیح میدی جای اینکه نقش بچینی واسه بعد زندگیتو توی لحظه بیبنی @@@ می شه شب می شه روز می شه فردا تو می خواستی نهرو کنی دریا هه 😀 شدی شبیه مردمت بیبن تو رویا همیشه حقیقت گمه #####

You may also like