mobin rz

CITY ofLIES

mobin rz
CITY ofLIES

5 Plays

2 months ago

کودتا کنم یا فکر این باشم که ایرانو اباد کنم فکرای تو سرم اشتباه نی وفقط سر گفتنشون دارم باهاشون من تبانی من گاییدن معروف شدن ملانی باید هر سگ خوری شده برگرده وگر نه داداشتون نصف عمرشو قبر کرده این گورسوتن بهت یاد میده زود پیر نشی اول خاطره شی بعد بزاری بری انقد خفن باشی که بگم عجب چیزی بودی نه اینکه بگن فلانی چه ادمه گوهی بود روزا داره زود میشه سیاه من ادم فضاییم توی شهر دروغا قرار بود سیاه چاله منو بکشه تو خودش ولی افتاد بین ادمای شهر دروغ ها خواستم فرار کنم دیدم دستو پاهامو بستن کارم به داد گاه کشیدو بدشم مشت انقد سگ شدم که یادم رفت ارزو هام انگار نفرین شده بودم توی داستان خودم هرچی میگفتم مال اینجا نیستم بر میگشتنو بم میزدن نیش خند من مگفتم اینجا قریبم منو یا دار بزنید یا بهم بدید فرصت اونا گفتن یه فرصت بهت میدی ولی فقط ۵ ثانیه وقت داری الان باید بری منم گفتم قبول به ثانیه ۴که رسید بهم زدن گلوله انگار مغز منفجر شد مثه ازوهای تو دلم دیگه نفهمیدم چیشد ولی اخر این قصه ادم فضایی مرد این یه درسه بهر کسی اعتماد نکن اونم میاد دقیقا سر بزن گاه گلوله میزنه بهت درسه عاقبت همه مرگه ولی مرگه تدریجی یا مرگ اجباری درسته ما قویم ولی توی داستانا ولی توی واقعیت هیچی قادر به گفتن دروغیم به راحتی بدون اینکه حتی بخوایم به راست گفتن فکر کنیم به راحتی دست رد میزنی به سینه همه گی نداریم اصلا تو دلامون بخشنده گی ولی این فقط یه نفرینه که میشه درسش کرد بایه تینر

2 Comments

Leave a comment

داداش چک کن

2 months ago

کودتا کنم یا فکر این باشم که ایرانو اباد کنم فکرای تو سرم اشتباه نی وفقط سر گفتنشون دارم باهاشون من تبانی من گاییدن معروف شدن ملانی باید هر سگ خوری شده برگرده وگر نه داداشتون نصف عمرشو قبر کرده این گورسوتن بهت یاد میده زود پیر نشی اول خاطره شی بعد بزاری بری انقد خفن باشی که بگم عجب چیزی بودی نه اینکه بگن فلانی چه ادمه گوهی بود روزا داره زود میشه سیاه من ادم فضاییم توی شهر دروغا قرار بود سیاه چاله منو بکشه تو خودش ولی افتاد بین ادمای شهر دروغ ها خواستم فرار کنم دیدم دستو پاهامو بستن کارم به داد گاه کشیدو بدشم مشت انقد سگ شدم که یادم رفت ارزو هام انگار نفرین شده بودم توی داستان خودم هرچی میگفتم مال اینجا نیستم بر میگشتنو بم میزدن نیش خند من مگفتم اینجا قریبم منو یا دار بزنید یا بهم بدید فرصت اونا گفتن یه فرصت بهت میدی ولی فقط ۵ ثانیه وقت داری الان باید بری منم گفتم قبول به ثانیه ۴که رسید بهم زدن گلوله انگار مغز منفجر شد مثه ازوهای تو دلم دیگه نفهمیدم چیشد ولی اخر این قصه ادم فضایی مرد این یه درسه بهر کسی اعتماد نکن اونم میاد دقیقا سر بزن گاه گلوله میزنه بهت درسه عاقبت همه مرگه ولی مرگه تدریجی یا مرگ اجباری درسته ما قویم ولی توی داستانا ولی توی واقعیت هیچی قادر به گفتن دروغیم به راحتی بدون اینکه حتی بخوایم به راست گفتن فکر کنیم به راحتی دست رد میزنی به سینه همه گی نداریم اصلا تو دلامون بخشنده گی ولی این فقط یه نفرینه که میشه درسش کرد بایه تینر

You may also like