مجبور شدم بچیم از لاهیج چیزی ب دادم نمیرسه غیر از خودم ت کجا بودی وقتی کردم نلفیق پای حرفام میمونم و هدفمو میبینم پشت سرم ب خودم اومدم دیدم رفتم ده قدم جلو تر مجبور شدم بگیرم همه چی رو ب پشمم بیا باهم فاکینگو رسپکت کنیم. نه ت نیستی اهلش من هستم پای حرفم بدون برو برگشت میفهمم چی میگین اکا نمیره ت مخم چون من مجبور شدم بچیم از لاهیج چیزی ب دادم نمیرسه غیر از خودم ت کجا بودی وقتی کردم نلفیق پای حرفام میمونم و هدفمو میبینم پشت سرم ب خودم اومدم دیدم رفتم ده قدم جلو تر مجبور شدم بگیرم همه چی رو ب پشمم بیا باهم فاکینگو داگیش کنیم. نه ت نیستی اهلش من هستم پای حرفم بدون برو برگشت میفهمم چی میگین اکا نمیره ت مخم چون من همینم ک هیتم نمیخورن نصیحت ب پشمم رفتم و گذاشتم بیت و سنیدم صداهای بلند از مخم نمیره ت مخم مزخرفای شما اسکلا منمیدونم چی میگین ابرهای که ساختم وایه خودم میبارن از نبودنم پاره سدیم زیر این عوضیا منم گرفتم لنگشو کردم فت پا زیر کفشاش شیبیبی بوباایا اما بازم امروز صبح شدو من نخوابیدم و میدونم که ایمان داری ب حرفام سعید ی روز دیگه گذشتو ادم نشد سروش بم میگه ببرو بهتون گفتم پدرخانده رپم نکفته بودم که یه ادم مزخرفاتم اخلاق من بده بعضی وقتیا قکر میکنم اشتباه از منه این بده خوبی رو میکنم اما بدی میبینم تحملم میکنن از حرفای رکیک از خاکی که دیروز ندا میداد انقلابی که انقد قشنگه رو باس باش ساخت جنایت نکردم فقط خندیدم و صلاحن یه صداس پس غلط کردین عقب رفتین وقتی بودم ت روتون امروز زندکی کن و امروز نمیر کاش میشد مث خوک زندکی کرد و مرد بحث و عوض کن ترکش قلبم میده بت حکم نکن با من بحث دیگه خستم سال ب سال نیستن ب یادم بکیزم مهم نی چی میگن پشتم خستم من از همتون همتنون گفتین نمیتونین اما سعید هست هست هست تا اخرش هست ت مدرسه میکردم من داد سال ۹۷ میزدم مدیرو باز میکردم گریه اصا دیکه رد دادم نمیدونم چی بگم رپ ت سرمه میومد بوی الف اگه بود بودم خدا منو نبخش من تاوان کارامو خودم پس میدم اما یه روز دیکه صبح شد و سعید خوابش نبرد ک هیتم نمیخورن نصیحت ب پشمم رفتم و گذاشتم بیت و سنیدم صداهای بلند از مخم نمیره ت مخم مزخرفای شما اسکلا منمیدونم چی میگین ابرهای که ساختم وایه خودم میبارن از نبودنم پاره سدیم زیر این عوضیا منم گرفتم لنگشو کردم فت پا زیر کفشاش شیبیبی بوباایا اما بازم امروز صبح شدو من نخوابیدم و میدونم که ایمان داری ب حرفام سعید ی روز دیگه گذشتو ادم نشد سروش بم میگه ببرو بهتون گفتم پدرخانده رپم نکفته بودم که یه ادم مزخرفاتم اخلاق من بده بعضی وقتیا قکر میکنم اشتباه از منه این بده خوبی رو میکنم اما بدی میبینم تحملم میکنن از حرفای رکیک از خاکی که دیروز ندا میداد انقلابی که انقد قشنگه رو باس باش ساخت جنایت نکردم فقط خندیدم و صلاحن یه صداس پس غلط کردین عقب رفتین وقتی بودم ت روتون امروز زندکی کن و امروز نمیر کاش میشد مث خوک زندکی کرد و مرد بحث و عوض کن ترکش قلبم میده بت حکم نکن با من بحث دیگه خستم سال ب سال نیستن ب یادم بکیزم مهم نی چی میگن پشتم خستم من از همتون همتنون گفتین نمیتونین اما سعید هست هست هست تا اخرش هست ت مدرسه میکردم من داد سال ۹۷ میزدم مدیرو باز میکردم گریه اصا دیکه رد دادم نمیدونم چی بگم رپ ت سرمه میومد بوی الف اگه بد بودم خدا منو نبخش من تاوان کارامو خودم پس میدم اما یه روز دیکه صبح شد و سعید خوابش نبرد