Pazhmordeh
مجرم-پژمرده از مجرم قسمت۱: درگیر رایزنی با ارواح تو بدنامی ارباب خوبیش اینه نمیرم هرگز از یاد شانس آورد کویر که بزرگ بود دریا ولا تو ام بودی مثل ما کاش میشد جایگاه ها جا به جا تا بلکه آگاه شی تو ام ز حالوهوای حال دل مخروب ما همچنان در راه لرزش دستای پیرمرد حاکی از یه عمر دویدن خاموش باش پسر اینجا راستگوها هیچ وقت پذیرایی نمیشن مرگ یه هدیه است واسه کسی که از زندگی خستهست میگردن دنبال قاتل،غافل از اینکه مقتول قانعست همخوان: من همون زنده سرخوش که گفت از رنگ ها بین چشم سفید ، عقل های سیاه اینجا همه مردن دلت خوشه ها من همون عابر سردرگم که گم شد بین معابر غریبه بین غرایب بی همراه بین وقایع من همون عابر سردرگمم که گم شد بین معابر مجرم بین صالحین ضد فِرقِه ، صَدر بُزه منم همون زنده سرخوش که گفت از عشق بین قلبهای مرده ارواح پژمرده قسمت۲: درگیر تفسیر احادیث عقلهای معیوب عقلا ذات ها همه خراب ، لجن عینهو فاضلاب میگن پول کثیفه ولی با این حال میشه شست مغزارو باش،بهترینارو داشت اگه میزدی تو کوچه ها قدم می شدی آگاه از کثافت دنیا با ما از چی حرف میزنی؟ برام مهم نیست چی ازم میزنی خوشگله چون میگفتن خوشگلبش از قدیم ترسایبیدلیل ، جوابای بی معنی شادی مال قصههاست صبح نمیشه هیچوقت تو ظلمت دل ما دنیا یه سلول بزرگه با هم سلولیات مهربان باش همخوان: من همون زنده سرخوش که گفت از رنگ ها بین چشم سفید ، عقل های سیاه اینجا همه مردن دلت خوشه ها من همون عابر سردرگم که گم شد بین معابر غریبه بین غرایب بی همراه بین وقایع من همون عابر سردرگمم که گم شد بین معابر مجرم بین صالحین ضد فِرقِه ، صَدر بُزه منم همون زنده سرخوش که گفت از عشق بین قلبهای مرده ارواح پژمرده #پژمرده_مجرم
Leave a comment
You may also like