اینا به جای درک کردن منو ترک کرد مث مرغ پرکنده پرکندم واسه بقیه مث قرص سردردم اما خدم بدجوری تب کردم به جا گریه میخندم چون مردم یروز. زدم تو گوش همدردم یروز بود فق میکشیدم سیگار از درد مرگ بابا شده بودم بیکار اون مرد دیونه گف برو پول در بیار تا اینکه رپ اومد تو زندگیم گفتم وقتشه از این کره بریم یاا الان شما واسم هیچی نیستین لاشخورا میکنمتون پاره با همین صدا امید من هس فق اون بالا میرم اون بابا عین دلارا این کره پره جنده شده دورم از آدمای دیونه پره همه رفیقام بم میگن این خله