عوض شدن
Buster cyberببین تو همونی که میگفتی بجنگ ما جنگیدم چیشد بعضی موقع ها ادما تلاش میکنن اما به هدف نمیرسن ببین صبح تاشب درگیره ذهنت میام اذت میپرسم چیه اما نمیگی تو من نمیخواستم که بشه اینطور ادما مزخرف شدن ادما درگیر شدن همه فکر خودشونن کارتو را نمیدازن حتی درحالی که خیلی راحت میتونن نمیدونم این چه وعضیه ترکام غمگین چون ایرانم یه وعضیه نگم اخه توی این غربت گریه کنم یا بخندم اشک میریزم صبح تاشب دستام توی موهات دستات توی دستام داد میزنمو میگم اینجا ما دوتا تنها کسایی هستیم که به فکر همیم اخه تعمه شدم نمیدونم چیکار کنم هرکی رد شد یه تیر با ما زد زخما میره اما یادش میماند اسلحه کجاس پیشه مرامت دنیا پره از رویا های سیاهت صبح تا شب زود میکذره فکر میکنن بهم خوش میگذرع اما دله ادما پره یه ویدیو میبنن غمگینه میگن که این مثل منه اینو یادت باشه درسته من میخندم اما دلم از گریه پره از دست دادم رفیقمو توی یه تصادف ساده جنگیدن با این ادما اخرش میشه تفاهم همه غمگینم اما چیزی برای از دست دادن نداریم
Leave a comment
You may also like