zeshtiziba
پوووف سرده هواسرده قندیل بسته زیر سقفه تک تک خونه ها مغازها بسته ماشینا سر میخورن پرستو ها تر کردن لونه ها ولی هوز ی پسر پشت چراغ قرمزه دستش دسمالش تو فکرش مامانش نیس حواسش ک بساطش داره با برف خیس میشه با بدن خیس میگه آقا لطفا یکی ولی پنجره بالاس بخاری روشنه حالا باز تو بگو باس از پسر سیاه پوسته دالاس پیش خودش میگه کاش یکی از این ماشینا درو وا میکرد با همین فکر دستو ها میکر دستو پا میکرد چوب برايک آتیش کوچیک بدون گوشت و کباب روسیخ میخاد جمع کنه پولاشو تا مامانش بخره لباس نو معتاده خوب به لبخند مادرش حیف چند وقته تو تو خماریه سه چار صب پا میشه میره بیرون مامانم نمیگه کجا میره چون میدونه خیلی دیره باید 10 سال پیش به این فکر میکرد ک به اونی ک الان میده هست براش فردایی دیگه زیره نه آخر خط فقره و میدونه ریده داخل زندگی وقتی تو جوونی پیره نباید راه اشتبا و میرفت ولی آبی ک ریختو نمیشه جمع کرد شاید نباس بیشتر از این اصلا حرف زد
Leave a comment
داداش یه بیت سریع تر انتخاب میکردی
اه اه میکنی چرا 😭☝️؟؟
پوووف سرده هواسرده قندیل بسته زیر سقفه تک تک خونه ها مغازها بسته ماشینا سر میخورن پرستو ها تر کردن لونه ها ولی هوز ی پسر پشت چراغ قرمزه دستش دسمالش تو فکرش مامانش نیس حواسش ک بساطش داره با برف خیس میشه با بدن خیس میگه آقا لطفا یکی ولی پنجره بالاس بخاری روشنه حالا باز تو بگو باس از پسر سیاه پوسته دالاس پیش خودش میگه کاش یکی از این ماشینا درو وا میکرد با همین فکر دستو ها میکر دستو پا میکرد چوب برايک آتیش کوچیک بدون گوشت و کباب روسیخ میخاد جمع کنه پولاشو تا مامانش بخره لباس نو معتاده خوب به لبخند مادرش حیف چند وقته تو تو خماریه سه چار صب پا میشه میره بیرون مامانم نمیگه کجا میره چون میدونه خیلی دیره باید 10 سال پیش به این فکر میکرد ک به اونی ک الان میده هست براش فردایی دیگه زیره نه آخر خط فقره و میدونه ریده داخل زندگی وقتی تو جوونی پیره نباید راه اشتبا و میرفت ولی آبی ک ریختو نمیشه جمع کرد شاید نباس بیشتر از این اصلا حرف زد
You may also like