خواستم بمونم نموندن خوایتم بخونم نخوندن خواست بمیرم نمردن خواستم بگم نگفتن خواست بسازم نساختن خواستم ببازم نباختن خواستم همه کاری کنم نکردین خواستم همه راهی کنم نکردین خواستی یه کاری کنم نکردین باقی راهی کنم نکردین مونده ته قلوم سرفه گرون گرون تر از قنج بزرگ زندون خسته از بیت زدن بی دلیل خسته از بازی بی دلیل خسته از وطن صاحب شده خسته از عشقه ناقص شده خسته از زنده موندنم خسته از خسته خوندنم حسته از بیت زدنم خسته از بی وطنم مردم از دلیل بیجا از نکیر بیمار از