آرزوهامواز بچگی هی میریختن دور دنیامون قشنگ بود حتی اگ بیریختم بود گذشته ای ک بهش خیره میشی هرروز شدیم عقده ای ک از گذشتش خورد و جای سیلیشم موند تا اینکه پشت لبم سبز شد سیبیلام سرگردونم،نمیدونم از خودم چی میخوام از ترسمم ب هم پیچید پام این زندگی چی بود ک مارو پس انداخت ک از همون اولم باهامون سر لجم داشت دیگ بوی گوه گرفتم از بس دست و پا زدم توی این لجنزار خیلی وقتا گفتم دیگ نرم بازولی همیشه خوردم ازش کلکباز چند وقتیه ک تنهام آرزوهام مرده واز تو ترکیدم نمیدونم چرا همه کارام گره میخورن و ازتوگره میشن بعضی وقتا پیش خودم شرمنده وخجل میشم ک شاید زیادازحد دارم کشش میدم ولی هنوز زندم، بازم می‌جنگم قبول نمیکنم ک شکست می‌خورم بااینکه تموم اون نشدنا برعلیهم ی دست میشدن حتی اگر پازلام ب هم نچسبن ،درنگ میکنن وقتش بود ثابت کنم وباید ی مرد میشدم دیگ ضخامت پوستم شده کلفتراز درد ضربه ها بود ک بزرگترم کردو تو پرترم کرد روزگار نامرد بادل و جراتم کرد دیدم ب چشم ، طرف برا ی لقمه نون حلال ب نامردش گف نوکرم مرد فهمیدم ک نباید چیزی رو بگیرم دسته کم نباید خودمو ببازم ،نباید خسته شم بااینکه کسی نیست ک وقتی سردم شد،دلگرمش شم تازه ب هر کی گل دادم بوش کرد و بعدشم پرتش کرد وفهمیدم تنهایی باید مسأله ها رو حلش کرد زندگی داره سنگین و سنگین تر میشه بارو وزنش چیزی بهمون نرسید جز خاک و گرتش روز ب روز بزرگتر میشه شاخ و برگش انقد بزرگ و سخت میشه و توی کفش پاشو کرده ک باورش سخته، چرا این کارو باتو کرده! اصلا مهم نی چی ب سرم اومد چی از سرم گذشت ب همون خدا و آیینی ک میپرستی،قسم، سوگند خیلی وقتا ب کلم زده بزنم ب کلم سرنگ گرفتم تو دستمم کلنگ ،وقتش بود از روی زمین بکنم کلا اینجا کسی در حق کسی نی ،همه شدن بی رحم همه گرگ تو پوست بره شدن بی شک میخورن اونایی رو ک ی ذره کنن پیشرفت زندگیمم از هم کلا پاشید دلم میخواد بکنم همه چیو متلاشی زیر این همه فشارم مخم زایید چراغ زندگیمم هردم و دقیقه میشه روشن تاریک خیلیا بودن تو درباره ما رفتن وحرف میزنن درباره ما هنوز مونده توپشون بره تو دروازه دورما ی مشت سربازه داش نمی‌دونن کجام و خبرندارن از جای ما دیگ شکستم دیگ بریدم هیچکی ب هیچکی رحم نمیکنه،همه شدن بی رحم دیگ درحق هم نیستیم،دنبال مقصریم ک کی کرد فقط تو کالبد آدمیت هستیم بیشتر ب مولا ک شیطون شرف داره ب ما بی شک درونم ضایعاتشو بیرون داد مث اتم،احتیاج دارم ب ی نیروگاه ک انرژیم جمع شه وبگیرم نیرو باز تا بتونم تحمل کنم رو دوشم هزاران کیلو بار خیلی سخته ببینی تلاش میکنی و نمیکنن حمایتت می‌خوان منصرفت کنن میگن این راهو نرو حماقته همش تحقیرت میکنن ب جای تشویق هنوز شروع نکرده میگن برو سر بعدیش خیلی زمین خوردم حتی زمینم میگشت دنبال فرصت ک خاک بده ب خوردم بفهمونه بهم ک این ی تجربس گفت پاشو خودتو نباز،دستشو انداخت دورم وقتشه باز شروع کنم و برم رد کارم از جام بلند شم دلم هواش دونفرس،بارونی همیشه کارامو ب تمسخر گرفتن با شوخی دورو ورمم ریخت ی مشت عوضی و نالوتی هیچوقت ب چشم نیومدم چون فهمیدم ضربه رو از کسی میخوری ک همیشه بااونی فهمیدم،تنها باشم بهتر از اینه باج بدم تاکی منتظر بمونیم گره ها باز بشن از بس خاک خوردیم شدیم ی خاک ب سر پ کی این روزامیگذره ی ذره شادبشم