یادم میاد زیرِ نورِ ماه گفتم کی بابا اوضاع میشه رو به راه گفت یه روز عروسی میشه توو کوچه ما فهمیدم توو شکم گرسنه نی روده راست دیدم معامله میزنن با هم مامور و دزد گفتم باید بشم یه آدمِ مغرور و تخس بابا حوصله نداره برام قصه بگه توو ده ثانیه گرگه شنگولو خورد واسه همینه یهو میگیرم خوی گرگ یهو بلوزمو رنگ میکنم با خونِ تو جنگی ترن از تو ماهی های تووی حوض اینجا بچه در میاره میشاشه رو یه عرف اصلی منم ولی تو شبیهِ ژانرِ خودِ من توو جنگم با خودم پُر تانک دورِ مغز خدایی کمدیه بخوام باج به تو بدم پسرِ خوب من خودم یه پا آرسن لوپنم مفته امتحانش تو باهام باش طرف خیاطی که میدوزت به آسفالت منم حضورم داره بیشتر از پانچام خطر بوده توو دستم بیشتر از راگنار تبر قسم به غمِ اشک روی گونه هام نمیذارم آستینم بشه لونه مار یا رویا میسازم و میخوابم روی یات یا عینِ فیلما با یوزی میرم تووی بانک من یه جنگ بلدی ام که عاشقِ صلحه شما برّه این توو شهری که پُره گرگه تیم ما رو دورِ بُرده باخت میدی اینجا حتی اگه پُره کلتت بچه رو زدن خودِ جُرمه و الا نداریم ما با کسی خرده برده شهر که خلوت میشه یه ریالی میگه دلار و یورو و پونده نمیرسه به دیوارِ خونه نور آفتابو بیشتر از من دیده موش کور دوباره داره میکِشه این گوشه سوت مهم نیست بالاخره میاد روزِ خوب من فقط پس نمیزنم دستِ خدا رو نیستم حاجی من قلبای رنگِ ذغالو بازداشت میشم هر زمانی که کالبد شکافی میکنم قتلِ رویامو میگی گنگی بدونِ اینکه خندت بگیره برو بذار بالا بمونه این پرچم سفیده من پروندم قدِ یه کرگدنیه باختِ توعون تو رو دادن بسمه دیگه به هر دری میزنی ما سفرت کنیم بوسیدنی نمیخوره تو به شعبت کُری رفیقت هم دستمه مفتبر شدی تو آپشن ترس داری روت و لکنت خوری من ارباب ندارم حکمو * برید پاهام برید بدنم با عُرضم دویید با بالِ باز میرسم به اوج هر طوری بشه حتی وقتی موهام بشه جو گندمی پسرِ خوب منی که به رپ اعتیاد دارم مفت نمیبازم تکیه مو به دیوار دادم برام عینِ روز روشنه یه روز یه حالِ گنده میدم به جیبام با رپ