پام رو بمبه ترس ندارم از ترکش سریعم لگ ندارم قویو سرکش کارگاهم نفوزی دستمه دس کش پی مجرمم تونمی کنی درکش سخته نه موندنم تو درک شب خسته نه خوندم تو کف شهر دست من رو دره سمت چپ یه تکس قلب میده میچره لب کی گفته ظربانش قوی تر منه شاخه هامو بریدن سری ترتنه به فکر ریشم اونا به فکر تنه واقعیه حرفام نمیزنم تنه نمیزنم تنه بریدم ازهمه بهترین اشتباهم تو خیابون رقم خورد هربار که نگشتم این روحم ترک خورد ترک خورد همچیو دوس داشتم رفتم جلو یهو همش عوض شد برعکس شد حرفایی میشنیدم عه مردوم دیگه حس خوب دارم پس روزای خوب ورق خورد