𝚙𝚊𝚛𝚊𝚗𝚍𝚎
Nex2میخام براتون ی داستان بگم خوب گوش کونید پرنده پر کشید از آشیونه با خداش میگفت به گل نشسته کشتیشون با ناخداش میرفت به جای دور ، به قلب شهر نور به جا که مردمش ، میدن پش آب و دون پرنده خسته بود جفت چشاشو بسته بود درونش وصله بود ، قلبش هم شکسته بود میترسید از عکسش تووی آب میلرزید هر لحظه تووی خواب آره حجی داستان منه کسی ک زندگیش مث عنه نیس واس خوشبختی دلیلی عشقم رف عروسی کرد لیلیلی بابا پر مامان پر خودم پرپر شدم تو این زندگی گوه کسی نیس باشه پشتم مث کوه مردم شدن مث مورچه های کلونی نداره صاحاب این ایرون کنونی حیف شاه نبود بره فرار کنه ایران مارو خراب کنه ولی خب بازم دمش گرم خوب چرخوند ملتو کلا با رفتنش گردوند
Leave a comment
میخام براتون ی داستان بگم خوب گوش کونید پرنده پر کشید از آشیونه با خداش میگفت به گل نشسته کشتیشون با ناخداش میرفت به جای دور ، به قلب شهر نور به جا که مردمش ، میدن پش آب و دون پرنده خسته بود جفت چشاشو بسته بود درونش وصله بود ، قلبش هم شکسته بود میترسید از عکسش تووی آب میلرزید هر لحظه تووی خواب آره حجی داستان منه کسی ک زندگیش مث عنه نیس واس خوشبختی دلیلی عشقم رف عروسی کرد لیلیلی بابا پر مامان پر خودم پرپر شدم تو این زندگی گوه کسی نیس باشه پشتم مث کوه مردم شدن مث مورچه های کلونی نداره صاحاب این ایرون کنونی حیف شاه نبود بره فرار کنه ایران مارو خراب کنه ولی خب بازم دمش گرم خوب چرخوند ملتو کلا با رفتنش گردوند
You may also like