Nima

kook

Nima
kook

14 Plays

16 Feb 2022

من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم گذشتم گر شد و گذشت همش / مثل گه گرم و گرد و غبار و مرگ از شهرت و شعور و شرف مرد / شرم غمگین رنگ خشک مرگ تو شطرنج و منج سرباز و تاس / پیک و خاج و سیاهیش عمق ماس هرچه بود فرق داشت با وجود ما / خلاصه شدیم توی لوئینز گانس وجودمون کم بود و سر ریز شد / حرف تو موبایل مدرک رو میز شد پخش شارلوت و شاه و شمشیر اون / ترویج چارگوش سنگ و عامون بکارت تخت جمشید پاره شد / ایمان رو سر سگ ها هاله شد مث چش ترس گوسفند ا ساطور / بوق ماشین و خون و باطوم من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم اونا دزد زادن زاد و ولد شوم / خون خوب من توی جوب و بوم آتش نفرتشان، بود و بود / لباس صلح خنجر و کلاه خود تجاوزهای هرشب و شب سیاه / 8 سال بریدن و کشتن و دوختن نسل خاکستر و حرفای گنده / سه دهه خفه خون، آدما سوختن یک مدت بلند امید به رجوع / زجر زیاد و وعده به فردوس صب تا شب دعا و نعشه خوابید / شب به شب قدم و سیگار و افسوس پیشاهنگ این شهر خون بود / شرط رسیدن به خدا جنون بود صف به صف جنگ و خون و درد / کشتن وسوختن راه به آهون بود من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم

1 Comments

Leave a comment

3 years ago

من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم گذشتم گر شد و گذشت همش / مثل گه گرم و گرد و غبار و مرگ از شهرت و شعور و شرف مرد / شرم غمگین رنگ خشک مرگ تو شطرنج و منج سرباز و تاس / پیک و خاج و سیاهیش عمق ماس هرچه بود فرق داشت با وجود ما / خلاصه شدیم توی لوئینز گانس وجودمون کم بود و سر ریز شد / حرف تو موبایل مدرک رو میز شد پخش شارلوت و شاه و شمشیر اون / ترویج چارگوش سنگ و عامون بکارت تخت جمشید پاره شد / ایمان رو سر سگ ها هاله شد مث چش ترس گوسفند ا ساطور / بوق ماشین و خون و باطوم من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم اونا دزد زادن زاد و ولد شوم / خون خوب من توی جوب و بوم آتش نفرتشان، بود و بود / لباس صلح خنجر و کلاه خود تجاوزهای هرشب و شب سیاه / 8 سال بریدن و کشتن و دوختن نسل خاکستر و حرفای گنده / سه دهه خفه خون، آدما سوختن یک مدت بلند امید به رجوع / زجر زیاد و وعده به فردوس صب تا شب دعا و نعشه خوابید / شب به شب قدم و سیگار و افسوس پیشاهنگ این شهر خون بود / شرط رسیدن به خدا جنون بود صف به صف جنگ و خون و درد / کشتن وسوختن راه به آهون بود من کوکــــه کــوکم ولی ساز نیستم / با همه صادقم ولی راس نیستم رو عرش نشستم ولی شاه نیستم / محکومم به خوب و خاص نیستم

You may also like