MOF.

دوستی تباه

MOF.
دوستی تباه

52 Plays

24 Jan 2022

این نقاشیه که با دست کشیدم با اینکارت طمع دردو چشیدم دویدم و به هدفم رسیدم با دست خونی گلو از شاخه چیدم هر چی گفتی نه نیاوردم ولی از پشت خنجرتو خوردم همون موقع که قطع کردی مردم زندگیم سیاه شد سیاه تر از مایکل جردن وقتی میومدم میرفت پرچمت بالا خیلی زود فراموش کردی تو این همه سالا ولی برام مهم نیستش دیگه حالا دیگه نمی تونی برگردی تو  با ما می شمردی هر دفعه دندونمو از بین میبردی صورت خندونمو دیگه یادم رفته کلاس چندممو میومدی خشک میکردی شمعدونمو اومدی توی خونمون گرما رفتش سرما اومد بجاش و دما هفته انقد کندم تا رسیدم به نفتش موفقیت نمیاد راهت به دستت میدونستم از اول اشتباهه دوستی با تو مث خشت خامه ولی نتونستم بکنم خودمو قانع میگفتم این دوستی واسم فانه این نقاشیه که با دست کشیدم با اینکارت طمع دردو چشیدم دویدم و به هدفم رسیدم با دست خونی گلو از شاخه چیدم زندگی من با تو تباه شد کارنامم پر از گناه شد جوونیم صرف پیدا کردن راه شد عاقبت تو هم راهی چاه شد حتی بهت فکر میکنمم ضربه میخورم به گذشته فکر میکنم از زندگی میبرم افسوس میخورم که میبینم کی بوده دورم دوباره ببینمت مثل شیر می غرم میخندی بهت میگم هندونه افکارم واسم مثل زندونه ولی لبم الان خندونه افکار توی سرم دیگه رندومه نمی دونم چی میگن درموردت مردم فقط کم داری تو شاخ و دم حمید معصومی نژادم از رم حالا میدونم چرا میشد وسایلام گم وقتی تو رو میکردم صدا میپیچوندی میرفتی نبودت پیدا فقط کافی بود به من بدی ندا میریختم واست کل جهان وووو

22 Comments

Leave a comment

بیا‌بتل

3 years ago

این نقاشیه که با دست کشیدم با اینکارت طمع دردو چشیدم دویدم و به هدفم رسیدم با دست خونی گلو از شاخه چیدم هر چی گفتی نه نیاوردم ولی از پشت خنجرتو خوردم همون موقع که قطع کردی مردم زندگیم سیاه شد سیاه تر از مایکل جردن وقتی میومدم میرفت پرچمت بالا خیلی زود فراموش کردی تو این همه سالا ولی برام مهم نیستش دیگه حالا دیگه نمی تونی برگردی تو  با ما می شمردی هر دفعه دندونمو از بین میبردی صورت خندونمو دیگه یادم رفته کلاس چندممو میومدی خشک میکردی شمعدونمو اومدی توی خونمون گرما رفتش سرما اومد بجاش و دما هفته انقد کندم تا رسیدم به نفتش موفقیت نمیاد راهت به دستت میدونستم از اول اشتباهه دوستی با تو مث خشت خامه ولی نتونستم بکنم خودمو قانع میگفتم این دوستی واسم فانه این نقاشیه که با دست کشیدم با اینکارت طمع دردو چشیدم دویدم و به هدفم رسیدم با دست خونی گلو از شاخه چیدم زندگی من با تو تباه شد کارنامم پر از گناه شد جوونیم صرف پیدا کردن راه شد عاقبت تو هم راهی چاه شد حتی بهت فکر میکنمم ضربه میخورم به گذشته فکر میکنم از زندگی میبرم افسوس میخورم که میبینم کی بوده دورم دوباره ببینمت مثل شیر می غرم میخندی بهت میگم هندونه افکارم واسم مثل زندونه ولی لبم الان خندونه افکار توی سرم دیگه رندومه نمی دونم چی میگن درموردت مردم فقط کم داری تو شاخ و دم حمید معصومی نژادم از رم حالا میدونم چرا میشد وسایلام گم وقتی تو رو میکردم صدا میپیچوندی میرفتی نبودت پیدا فقط کافی بود به من بدی ندا میریختم واست کل جهان وووو

You may also like