دل خسته
XXXatb30یک روز شده بودم خسته. قلیان چاق کردم نشستم پا تخته. طعمش دو سیب بود شده بودم خسته. تنها بودم با دل شکسته. میخواستم بنویسم اما قلمم شده بود شکسته. مثل بختم شده بود بسته. حالا باقلم شکسته. دل خسته چکار کنم با پا های شکسته. همچی شده خسته.. ریدم تو اون روزگاری که خیلی پسته
Leave a comment
یک روز شده بودم خسته. قلیان چاق کردم نشستم پا تخته. طعمش دو سیب بود شده بودم خسته. تنها بودم با دل شکسته. میخواستم بنویسم اما قلمم شده بود شکسته. مثل بختم شده بود بسته. حالا باقلم شکسته. دل خسته چکار کنم با پا های شکسته. همچی شده خسته.. ریدم تو اون روزگاری که خیلی پسته
You may also like