🌓🌑🌗
. میخوام یروزی از همه بکنم.. دیگه نمیکشه مغزم ..هرچی دورترم بشم ازت بهترم اصلا مهم نیس کیا میان ک باهات بپرن حالم کِ بخوام باهات بپرم نمیشه چیزی عوض با امدنت ..تو.نهه دارم کلی حسه بدی کِ بعده تو . ماله منه.. فیریکات رو مغزی ک نمیکشه پنچره خسته ازت با این ادمایه مسخره منم بعده رفتنت کندم از همه تنهایی سهممه ..بد سمیه این اواخر حالو روزم بدترم میشه شبا سرگیجه..شدم روانی ..و..بعد پیله کردم بهت هست هنو فیریکات رو مغزم..من دیگه نمیکشم چقد همش روانی همش ب ادمایه حسه بد.. دارم بتو همه اینا. برعکس حال بدی مثه قرص.. روانی" عوض نمیشه چیزی با امدنت ..دوباره..هیچی اضافه میکنی فقد..حال بدی روزا. تخمی خمارتو شب منم بد شدم...بعده رفتنت. .ازین خونه..بریدم از همتونم
Leave a comment
You may also like